فاروق امّت كيست؟
ابن تيميّه با بغض و كينه اى كه نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام دارد براى تكذيب فضايل و مناقب آن حضرت به راحتى دروغ مى گويد و احياناً در اين ميدان، مبارز نيز مى طلبد; به اين نمونه توجّه كنيد:
دو حديث نقل شده است كه در نخستين حديث، پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله با اشاره به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند:
هذا فاروق اُمّتي;
اين (على)، جداكننده حقّ و باطل در ميان امّت من است.
حديث دوم: اين كه بسيارى از صحابه پيرو فرمايش پيامبر مى گفتند:
ما كنّا نعرف المنافقين إلاّ ببغضهم علياً;
ما، منافقان را جز با اين علامت كه با على دشمن بودند، نمى شناختيم.
ابن تيميّه در مورد اين دو حديث چنين مى گويد:
حديث شناسان و كسانى كه اندك آگاهى از حديث دارند، شك ندارند كه اين دو حديث جعلى است و به دروغ آن ها را به پيامبر صلى اللّه عليه وآله نسبت داده اند. هيچ يك از اين دو حديث در هيچ كدام از كتاب هاى قابل اعتمادى نيامده است; بلكه هيچ كدام اصلاً سند شناخته شده اى ندارد(!)1
شگفتا كه در ادامه مى افزايد:
هر كس بتواند اين دو حديث را با سند صحيح از افرادى كه معروف به راستگويى هستند بياورد، ما قانع مى شويم و آن را از هر طايفه و مذهبى كه باشد مى پذيريم.
معناى اين سخن آن است كه حتّى اگر شيعيان هم آن را نقل كرده باشند، او مى پذيرد.
آن گاه مى گويد:
ما دليل داريم كه هر دو حديث دروغ است و جايز نيست آن ها را به پيامبر صلى اللّه عليه وآله نسبت دهيم.
اكنون به سراغ راويان اين دو حديث مى رويم.
حديث «هذا فاروق اُمّتي» را 5 نفر از صحابه نقل كرده اند:
سلمان فارسى، ابن عباس، ابوذر، حذيفه و ابوليلى.
محدّثان و حافظان اهل سنّت نيز به روايت آن پرداخته اند:
طبرانى، بزّار، بيهقى، ابونعيم اصفهانى، ابن عبدالبر، ابن عساكر، ابن اثير، ابن حجر، محبّ طبرى، مناوى، متّقى هندى و… .
ابن تيميّه ادّعا كرد كه اين حديث در هيچ يك از كتاب هاى مورد اعتماد نيامده است; در حالى كه اين حديث در: مسند بزّار، المعجم طبرانى، تاريخ مدينة دمشق، الإستيعاب، أُسد الغابه، الإصابه، مجمع الزوائد، كنز العمّال، فيض القدير، الرياض النضره، ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى2 موجود است.
اين حديث با سند صحيح در روايت طبرانى در المعجم الكبير و غير آن آمده است.
روايت دوم را كه اصحاب پيامبر مى گفتند: «ما، منافقان را تنها با دشمنى و بغض على مى شناختيم»، اين افراد نقل كرده اند:
ابوذر، عبداللّه بن مسعود، عبداللّه بن عباس، جابر بن عبداللّه انصارى، ابوسعيد خُدرى، انس بن مالك و عبداللّه بن عمر.
از جمله راويان اين روايت عبارتند از:
احمد بن حنبل، تِرمذى، بزّار، طبرانى، حاكم نيشابورى، خطيب بغدادى، ابونعيم اصفهانى، ابن عساكر، ابن عبدالبرّ، ابن اثير، نَوَوى، هيثمى، محبّ طبرى، ذهبى، جلال الدين سيوطى، ابن حجر مكى، متّقى هندى و آلوسى.3
از سندهاى صحيح اين روايت كه در مسند احمد آمده اين گونه است:
احمد بن حنبل گويد: اسود بن عامر، از اسرائيل، از اعمش، از ابوصالح، از ابوسعيد خُدرى براى من نقل كرد كه ابوسعيد مى گفت:
كنّا نعرف منافقي الأنصار ببغضهم عليّاً;
ما، منافقان انصار را از دشمنى با على مى شناختيم.
احمد بن حنبل اين روايت در مناقب الصحابه نيز آورده است.4
1 . منهاج السنّه: 4 / 286 ـ 290.
2 . المعجم الكبير: 6 / 269، كنز العمّال: 11 / 611، فيض القدير: 4 / 358، مجمع الزوائد: 9 / 102، ر.ك: دراسات في منهاج السنّه: 304 ـ 306.
3 . مناقب علىّ بن ابى طالب از كتاب مناقب الصحابه: شماره 979، سنن ترمذى: 5 / 593، المستدرك على الصحيحين: 3 / 129، الإستيعاب: 3 / 1110، ذخائر العقبى: 92، مجمع الزوائد: 9 / 132، المعجم الأوسط: 2 / 328، 4 / 264، تاريخ مدينة دمشق: 42 / 285، 374.
4 . اين كتاب با تحقيقات تازه در اين اواخر از انتشارات دانشگاه امّ القرى مكه منتشر شده است. محقّق آن ـ كه خود از اهل سنّت است ـ بعد از ذكر اين حديث مى گويد: سند حديث صحيح است; مناقب الصحابه: شماره 979. ر.ك: دراسات في منهاج السنّه: 310 ـ 312.