احاديث دروغين
ابن تيميّه براى اثبات حقانيت خوارج و ناصبى ها; كسانى كه جنگ هاى اميرالمؤمنين عليه السلام را نادرست مى دانند احاديث صحيح را تكذيب مى كند و به نقل علماى مذهب خود هيچ اعتنايى نمى نمايد. او احاديث صحيح را نمى پذيرد و به راحتى احاديث دروغين را نقل مى كند و به اميرالمؤمنين عليه السلام نسبت هاى ناروايى مى دهد. در موردى چنين مى گويد:
على بن ابى طالب رضى اللّه عنه از برخى كارهايش، چون جنگ هايى كه به راه انداخته بود پشيمان شد… شب هاى جنگ صفين مرتب مى گفت: به خدا! عبداللّه بن عمر و سعد بن مالك چه خوب كردند، اگر كار نيكى انجام دادند پاداش زيادى برده اند و اگر هم كار بدى انجام داده اند خطرش كم است.1
در حالى كه عبداللّه بن عمر و سعد بن مالك ـ همان سعد بن ابى وَقّاص ـ هر دو از بيعت نكردن با اميرالمؤمنين عليه السلام و شركت نكردن در جنگ هايش پشيمان شدند و حكايت پشيمانى آن ها در منابع تاريخى موجود است.
ابن تيميّه مى افزايد:
على در شب هاى صفين به پسرش حسن مى گفت: اى حسن! اى حسن! پدرت گمان نمى كرد كار به اين جا بكشد، كاش پدرت 20 سال قبل از اين مرده بود(!!)2
به راستى چگونه ابن تيميّه احاديث صحيح و متقن را كه در كتاب هاى معتبر اهل سنّت آمده، تكذيب مى كند و با اطمينان مى گويد: دروغ است و چنين مطلبى را به طور قاطع به اميرالمؤمنين عليه السلام نسبت مى دهد؟ گويى اين يكى از مسلّمات تاريخ و ضروريّات مذهب است; حتى يك سند يا يك منبع از كتاب هاى اهل سنّت را هم براى آن نقل نمى كند.
ابن تيميّه گاهى در مورد برخى از سخنان خويش ادّعاى تواتر مى كند و مى گويد:
هنگامى كه على از جنگ صفين برگشت سخنش عوض شد… و خبرهاى متواترى آمده كه او در آخر كار از اوضاع ناراحت بود.3
گاهى على از جنگ هايى كه كرده بود اظهار پشيمانى و ناراحتى مى كرد. اين ها همه نشان گر آن است كه او بر اين نبردها دليل شرعى نداشته است(!!)4
روايت متواتر به روايتى مى گويند كه آن قدر راويان مختلف به سندهاى گوناگون آن را نقل كرده باشند كه جاى هيچ شك و شبهه اى در صحّت و راستى آن نباشد و انسان به صدور آن يقين پيدا كند.
اين اخبار متواترى كه ابن تيميّه ادّعا مى كند كجا هستند؟
چند سند دارند؟
چند نفر آن ها را نقل كرده اند؟
در چند كتاب وارد شده اند؟
اين ها مطالبى است كه هر عالمى بايد آن ها را بررسى كند، آن گاه ادّعاى تواتر و نصّ صحيح بنمايد و به نويسندگان نسبت دهد، اما ابن تيميّه اين گونه نمى انديشد، بلكه او مى خواهد بنويسد و قلبش را آرام كند.
1 . منهاج السنّه: 6 / 209.
2 . همان: 6 / 209.
3 . همان: 6 / 209.
4 . همان: 8 / 526.