على بن رَباح لَخْمى در گفتار رجال شناسان
ابن حجر به شرح حال على لَخْمى پرداخته كه به اختصار چنين است:
1. او به عنوان نماينده به نزد معاويه آمد.
2. او مى گفت: كسى را كه مرا على ناميد، حلال نمى كنم(!!) چرا كه اسم من عُلَى است.
3. او در نزد عبدالعزيز (پسر مروان و برادر عبدالملك كه مدّتى امارت مصر را به عهده داشت) منزلت و مقامى داشت، تا اين كه عبدالعزيز بر او برآشفت و او را براى جنگ به آفريقا فرستاد و آن جا بود تا از دنيا رفت(1).
(1) تهذيب التهذيب: 7 / 271 و 272.