ابن جُريج در گفتار رجال شناسان
ابن جُريج نيز يكى از راويان اين حديث است. ابن حجر در شرح حال او مى نويسد: مالك گويد: ابن جُريج در نقل حديث مانند كسى است كه شب هنگام و در تاريكى، هيزم جمع مى كند(1).
ابن مَعين گويد: رواياتى كه از زُهْرى نقل كرده است، قابل توجّه نيست.
احمد گويد: هنگامى كه ابن جُريج مى گويد: فلانى گفت، فلانى گفت و من خبر مى دهم، روايات منكرى را نقل مى كند.
يحيى بن سعيد گويد: هر گاه ابن جُريج بگويد: فلانى گفت، همانند باد هوا است.
ابن مَدِينى گويد: از يحيى بن سعيد در مورد روايات ابن جُريج به نقل از عطاء خراسانى پرسيدم.
گفت: روايات او ضعيف است.
به يحيى گفتم: ابن جُريج مى گويد: عطاء خراسانى به من خبر داد.
يحيى گفت: سخن او قابل توجّه نيست، همه آن ها ضعيف هستند. عطاء فقط كتابى را به او سپرده است.
ابن حِبّان گويد: ابن جُريج تدليس مى كرد.
دارقُطْنى گويد: از تدليس و فريبكارى ابن جُريج پرهيز كن، چرا كه تدليس هاى او قبيح است(2).
ذهبى در «ميزان الإعتدال» در شرح حال ابن جُريج مى نويسد: او در نقل حديث تدليس مى كرد(3).
ابن حجر در اين زمينه گويد: ابن جُريج در نقل حديث تدليس مى كرد و به طور مرسل روايت مى نمود(4).
بلكه مهمتر از همه، احمد بن حنبل درباره او گويد: برخى از احاديثى كه ابن جُريج به طور مرسل روايت كرده است، احاديث ساختگى است. او پروايى نداشت كه از كجا آن ها را روايت مى كند(5).
(1) در كتاب هاى علمى اين عبارت را به هنگام كنايه از خلط كردن حق و باطل و راست و دروغ، مطرح مى كنند.
(2) تهذيب التهذيب: 6 / 354 و 355.
(3) ميزان الإعتدال: 4 / 404.
(4) تقريب التهذيب: 1 / 617 .
(5) ميزان الإعتدال: 4 / 404.