بررسى و نقد حديث
يكى از راويان اين سند قيس ابن ابوحازم است. راوى شناسان درباره قيس سخنان متفاوتى دارند.
ذهبى و ابن حجر سخنى را از يعقوب بن شيبه سدوسى درباره وى نقل كرده اند. ابن حجر در ميزان الاعتدال اين گونه مى نويسد:
اصحاب ما در مورد قيس سخن گفته اند. برخى او را گرانقدر و بزرگ دانسته اند و احاديث منقول از او را جزء صحيح ترين سندها دانسته اند؛ اما برخى به او حمله كرده و گفته اند:
قيس احاديث ناشناخته اى را روايت كرده است.
كسانى كه به تعريف و تمجيد قيس پرداخته اند، اين احاديث را ناشناخته فرض نكرده اند؛ بلكه آن ها را در زمره احاديث عجيب، قرار داده اند. برخى ديگر نيز مكتب قيس را مورد حمله قرار داده اند و گفته اند: او به على عليه السلام مى تاخت.
آن چه از قيس مشهور است اين است كه او عثمان را بر على عليه السلام مقدّم مى داشت. از اين رو بسيارى از كوفيان پيشين از او حديث نقل نكرده اند.1
جلال الدين سيوطى نيز درباره او سخن گفته است. وى در تدريب الراوى در ضمن مطلب سودمندى مى نويسد:
در اين جا مى خواهم به ذكر افرادى بپردازم كه به بدعت متّهم شده اند و بخارى و مسلم يا يكى از اين دو، به نقل حديث از آن ها پرداخته اند.
آن گاه سيوطى قيس بن ابوحازم را جزء كسانى مى داند كه به دشمنى با على عليه السلام متّهم شده اند.2
1 . ميزان الاعتدال: 5 / 476، تهذيب التهذيب: 8 / 336.
2 . تدريب الراوى: 1 / 278 و 279.