سومين آيه نازل شده درباره غدير، آيه هايى از سوره معارج است.
خداوند در اين سوره مى فرمايد:
(سَأَلَ سائِلٌ بِعَذاب واقِع * لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ);
تقاضاكننده اى تقاضاى عذابى كرد… .
اين آيه نيز درباره روز غدير خم نازل شده است. مردى در آن روز پس از باخبر شدن از موضوع، حاضر به پذيرش ولايت حضرت امير مؤمنان نبود و از خداوند درخواست نزول عذاب كرد. اين مطلب در حديثى كه مفسّر اين آيه است، بيان شده است.
پيش از شرح ماجرا بهتر است در ابتدا نام شمارى از راويان اهل سنّت را كه اين حديث را نقل كرده اند ذكر كنيم، تا باطل بودن ادّعاى ابن تيميه روشن شود كه گفته: «نزول اين آيه در حق على عليه السلام به اتّفاق نظر علما، باطل است».
اين روايت را بسيارى از محدّثان و مفسّران مشهور اهل سنّت در كتاب هاى خودشان نقل كرده اند كه در اين جا فهرستى از اين بزرگان سنّى مذهب را مى آوريم:
1 . ابوبكر سبيعى، (متوفاى سال 162 هـ . ق).
2 . سفيان بن سعيد ثورى، (متوفاى سال 161 هـ . ق).
3 . سفيان بن عيينه، (متوفاى سال 198 هـ . ق).
4 . ابونعيم فضل بن دكين، (متوفاى سال 219 هـ . ق).
5 . ابوعبيد هروى، (متوفاى سال 223 يا 224 هـ . ق).
6 . ابراهيم بن حسين كسائى، ابن ديزيل، (درگذشته سال 281 هـ . ق).
7 . ابوبكر نقّاش موصلى، (درگذشته سال 351 هـ . ق).
8 . ابواسحاق ثعلبى، (درگذشته سال 427 يا 437 هـ . ق).
9 . ابوالحسن واحدى، (درگذشته سال 468 هـ . ق).
10 . حاكم حسكانى نيشابورى، (درگذشته سال 470 هـ . ق).
11 . سبط ابن جوزى، (درگذشته سال 654 هـ . ق).
12 . ابوعبدالله محمّد بن احمد قرطبى، (متوفاى سال 671 هـ . ق).
13 . شيخ الاسلام حموئى جوينى، (متوفاى سال 722 هـ . ق).
14 . شيخ محمّد زرندى مدنى حنفى، (متوفاى پس از سال 750 هـ . ق).
15 . ملك العلماء شهاب الدين دولت آبادى، (متوفاى سال 849 هـ . ق).
16 . نورالدين ابن صبّاغ مالكى، (درگذشته سال 855 هـ . ق).
17 . نور الدين على بن عبدالله سمهودى، (درگذشته سال 911 هـ . ق).
18 . شمس الدين خطيب شربينى قاهرى، (درگذشته سال 977 هـ . ق).
19 . ابوالسعود محمّد بن محمّد عمادى، (درگذشته سال 982 هـ . ق).
20 . جمال الدين محدّث شيرازى، (درگذشته سال 1000 هـ . ق).
21 . زين الدين عبدالرؤوف مناوى، (درگذشته سال 1031 هـ . ق).
22 . نورالدين على بن ابراهيم حلبى، (درگذشته سال 1044 هـ . ق).
23 . احمد بن باكثير مكّى، (متوفاى سال 1047 هـ . ق).
24 . شمس الدين حفنى شافعى، (متوفاى سال 1181 هـ . ق).
25 . ابوعبدالله زرقانى مالكى، (متوفاى سال 1122 هـ . ق).
26 . محمّد بن اسماعيل امير صنعانى، (متوفاى سال 1182 هـ . ق).
27 . سيّد مؤمن شَبلَنجى مصرى، (متوفاى سال 1322 هـ . ق).
28 . شيخ محمّد عبده، (متوفاى سال 1323 هـ . ق).
شأن نزول آيه چيست؟
طبق آن چه در روايات آمده خلاصه اى از ماجرا از اين قرار است:
رسول خدا صلى الله عليه وآله در روز غدير خم، خطبه اى را ايراد فرمود و سخنرانى كرد و مطالبى را كه خدا مى خواست در آن مطرح نمود و درباره امير مؤمنان على و اهل بيت ايشان عليهم السلام مطالبى به ميان آورد و فرمود:
أيّها الناس! ألست أولى بكم من أنفسكم؟
اى مردم! آيا من از خودتان بر شما سزاوارتر نيستم؟
پاسخ دادند: چرا همين طور است.
فرمود:
فمن كنت مولاه فعليّ مولاه، اللهمّ والِ من والاه وعاد من عاداه…;
پس هر كس من مولاى او هستم، على مولاى اوست. خدايا! دوستدار وى را دوست بدار و دشمنش را دشمن… .
آن گاه مردم با حضرت على عليه السلام بيعت كردند… اين خبر در جاى جاى منطقه و نقاط و سرزمين هاى مختلف پيچيد تا آنان كه در اين حجّ با رسول خدا صلى الله عليه وآله همراه نبودند نيز از اين خبر آگاه شدند… .
در همين روزها مردى ـ كه در ادامه اين شخص را معرفى خواهيم كرد ـ با شتر خويش آمد و آن را كنار درِ مسجد بست و وارد مسجد شد. رسول خدا صلى الله عليه وآله در مسجد بود و اصحابش پيرامون ايشان نشسته بودند.
آن مرد پيشاپيش رسول خدا صلى الله عليه وآله بر دو زانو نشست و عرض كرد: اى محمد! تو به ما فرمان دادى كه گواهى بدهيم خدايى جز الله نيست و تو رسول خدا هستى ما نيز پذيرفتيم. تو به ما فرمان دادى كه شبانه روز پنج نماز بخوانيم، در ماه رمضان روزه بگيريم، به حج خانه خدا برويم و زكات مال را بپردازيم; ما نيز پذيرفتيم. اما تو به اين اندازه راضى نشدى تا اين كه دست عموزاده خود را بالا بردى و او را بر مردم برترى دادى و گفتى: هر كس من مولاى او هستم، على نيز مولاى اوست!
اين سخن توست يا سخن خداوند؟
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله در حالى كه ديدگانش قرمز شده بود فرمود:
والله الّذي لا إله إلاّ هو، إنّه من الله وليس منّي;
به خدايى كه جز او خدايى نيست، اين امر از جانب خداوند است و از سوى من نيست.
و اين را سه مرتبه تكرار نمود. در اين هنگام آن مرد برخاست و مى گفت: خدايا! اگر آن چه محمد مى گويد، حق است، سنگى از آسمان بر ما نازل كن، يا عذابى دردناك بر ما فرو فرست!
راوى مى گويد: به خدا سوگند، هنوز آن مرد به شترش نرسيده بود كه خداوند از آسمان سنگى را به سوى او پرتاب كرد و بر فرق او اصابت كرد و از دُبُرش خارج شد، او فورى جان داد، و خداوند متعال اين آيه بر پيامبر نازل كرد:
(سَأَلَ سائِلٌ بِعَذاب واقِع);1
سؤال كننده اى از خدا درخواست كرد كه عذاب بر وى واقع شود.
1 . سوره معارج، آيه 1.