آشنايى با ثعلبى و تفسير او
اكنون مناسب است بدانيم بزرگان اهل سنّت درباره ثعلبى و تفسير وى چه گفته اند؟ در اين جا شمارى از اين سخنان را نقل مى كنيم:
1 . ابن خلّكان مى نويسد:
ابواسحاق احمد بن محمّد بن ابراهيم ثعلبى نيشابورى، مفسّر مشهور و يگانه زمانه خويش در دانش تفسير بود. او تفسير كبير الكشف والبيان را نگاشته كه سرآمد تفاسير ديگر است… .
ابوالقاسم قشرى مى گويد: خداوند عزوجل را در خواب ديدم كه با من سخن مى گفت و من نيز با او سخن مى گفتم (!) در ميان اين گفت و گو خداوند متعال فرمود: آن مرد صالح آمد.
من نگاه كردم، ديدم كه احمد ثعلبى مى آيد(!)
عبدالغافر بن اسماعيل فارسى نيز در كتاب سياق تاريخ نيسابور با تجليل و تمجيد از ثعلبى ياد مى كند و مى نويسد:
او در زمينه حديث قابل اعتماد و نقل هايش صحيح است. او از ابوطاهر بن خزيمه و امام ابوبكر بن مهران مقرى روايت نقل كرده است. او حديث فراوان نقل كرده و اساتيد فراوانى نيز داشت. در سال 427 وفات يافت.
البته ديگران گفته اند او در محرم آن سال وفات يافته است. برخى ديگر نيز وفات او را روز چهارشنبه هفت روز مانده به پايان محرم آن سال ذكر كرده اند.1
2 . ذهبى درباره اين مفسّر مى نويسد:
ابواسحاق ثعلبى در آن سال وفات يافت. او حافظ و واعظ بود. در عربى و تفسير سرآمد و در ديندارى فردى استوار بود.2
3 . صفدى نيز ثعلبى را با اين اوصاف ذكر مى كند: او حافظ، عالم، مسلّط به زبان و ادبيات عرب، ثقه و مورد اعتماد بود.3
4 . يافعى يكى ديگر از دانشمندان اهل سنّت درباره ثعلبى مى گويد:
او مفسّر مشهور، حافظ و واعظ بود. وى در تفسير، زبان و ادبيات عرب و علوم دينى و ديندارى سرآمد بود. تفسير كبير او بر ديگر تفاسير برترى پيدا كرد.4
5 . ابن قاضى شهبه درباره ثعلبى مى نويسد:
ابوالحسن واحدى از او روايت اخذ كرده است. او نيز از ابوالقاسم قشيرى روايت نقل كرده است. ذهبى درباره او مى نويسد: ثعلبى حافظ حديث بود و در زبان و ادبيات عرب و تفسير سرآمد و در ديانت استوار بود.5
6 . سيوطى، از مفسّران سنّى مذهب، درباره ثعلبى مى گويد:
او بزرگ، امام، حافظ لغت و در عربى چيره دست بود.6
1 . وفيّات الأعيان: 1 / 61.
2 . العبر فى خبر من غبر: حوادث سال 427.
3 . الوافى بالوفيات: 8 / 33.
4 . مرآة الجنان: وقايع سال 427.
5 . طبقات الشافعية: 1 / 207.
6 . بغية الوعاة فى طبقات اللغويّين والنحاة: 1 / 356.