نگاهی به کتاب نهج الحقّ و کشف الصّدق
همان گونه كه پيش تر اشاره شد كتاب نهج الحقّ وكشف الصّدق، نوشته علاّمه حلّى رحمه اللّه، از كتاب هاى شيعى در زمينه اصول دين به شمار مى رود. اكنون به معرّفى اجمالى اين كتاب مى پردازيم تا از اين طريق با موضوعات كتاب هاى شيعه و شيوه هاى علماى اماميّه در پرداختن به اصول دين، آشنا شويم.
علاّمه حلّى رحمه اللّه اين كتاب را به بررسى اصولين و فقه، اختصاص داده است. كتاب مذكور، ديدگاه هاى شيعه پيرامون اين علوم سه گانه را با نظرات مخالفان، مقايسه نموده است و يكى از بهترين كتاب هاى تطبيقى در ميان كتاب هاى اسلامى به شمار مى رود.
علاّمه حلّى رحمه اللّه در مقدّمه اين كتاب مى نويسد:
ما در اين كتاب كه نهج الحقّ وكشف الصّدق نام دارد، به اختصار سخن گفته و از پرگويى پرهيز نموده ايم. در اين كتاب، به بررسى معدودى مسائل آشكار و واضح اكتفا كرده و براى مقلّدانِ وابسته به فرقه هاى ضدّ شيعى روشن ساخته ايم كه رؤسا و مجتهدان آن ها، قضاياى بديهى را انكار مى كنند، در مشاهدات حسى، لجاجت مىورزند، در زمره فرق سوفسطايى جاى مى گيرند و احكامى را صادر مى كنند كه هيچ عاقل انديشمندى آن را نمى پسندد.
ما از آن جهت مقلدان مذكور را مورد خطاب قرار مى دهيم كه مى دانيم منصفان آن ها در صورت آگاهى از مكتب مراجع تقليد خود، از آن ها بيزارى جسته و راه خود را تغيير مى دهند. اين دسته از مقلدان در صورت كسب آگاهى، به اشتباه و لغزش خود پى مى برند و مخالفت قول و عمل خود با حق را در مى يابند.
اگر توده مردم به انصاف تن در دهند، لجاجت و مخالفت را رها كنند، به اذهان سالم و خصلت پاك خود باز گردند و تقليد از نياكان و اتّكا به سخن رؤساى دنيا طلب، لذّت پرست و بى اعتنا به سختى هاى جهان آخرت دست بردارند، به عدالت دست مى يابند، به اخلاص نزديك مى شوند و بالاترين بهره از نجات و رهايى را از آنِ خود مى كنند.
اما اگر توده مردم، تنها و تنها بر تقليد خود اصرار ورزند خود را به آتش دوزخ خواهند افكند و مصداق اين آيه خواهند شد كه مى فرمايد:
(إِذْ تَبَرَّأَ الَّذينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ اْلأَسْبابُ);1
آن هنگام پيشوايان باطل از پيروان خود بيزارى جويند; و عذاب خدا را مشاهده كنند و هر گونه وسيله و اسباب از آن ها قطع شود.
ما اين كتاب را براى خدا، كسب ثواب و رهايى از عذاب دردناك دوزخ، به رشته تحرير در آورديم; چرا كه كتمان حق و ترك راهنمايى مردم، عذاب دوزخ را به ارمغان مى آورد… .2
عناوين مسائل كتاب نهج الحقّ وكشف الصدق عبارتند از:
1 . ادراك.
2 . نظر.
3 . صفات بارى تعالى.
4 . نبوّت.
5 . امامت.
6 . معاد.
7 . اصول فقه.
8 . مسائل مربوط به فقه
علاّمه حلّى رحمه اللّه در هر يك از فروع اين مسائل مى نويسد:
«اماميّه معتقد است»، «اشاعره معتقدند» و «معتزله معتقدند».
وى در استدلال ها و نقل ديدگاه هاى ديگران، به مشهورترين و محكم ترين كتاب هاى اهل سنّت استناد مى كند همانند:
1 . صحاح ششگانه…
2 . الجمع بين الصحيحين…
3 . مسند أحمد بن حنبل…
4 . كتاب الأم، شافعى…
5 . السنن الكبرى، بيهقى…
6 . مصابيح السنّة، بغوى…
7 . المغازى، واقدى…
8 . تاريخ طبرى…
9 . أنساب الأشراف، بلاذرى…
10 . الاستيعاب، ابن عبدالبرّ…
11 . إحياءُ علوم الدين، غزّالى…
12 . المغنى، قاضى عبدالجبّار…
13 . الكشّاف، زمخشرى…
14 . التفسير الكبير، رازى…
علاّمه حلّى رحمه اللّه در اغلب موارد ـ پس از دو يا چند نقل قول ـ خوانندگان و طرفداران ديگر مذاهب را مورد وعظ و نصيحت قرار مى دهد; براى مثال در يكى از قسمت هاى كتاب وى اين گونه مى خوانيم:
خواننده خردمند بايد هر دو سخن و مذهب را نيك بنگرد، در ترجيح يكى بر ديگرى انصاف به خرج دهد، دليل واضح و صحيح را مورد استناد قرار دهد، تقليد نياكان و شيوخ هوسران و شيفته زندگى دنيا را رها سازد، خود را نصيحت نمايد و به ديگران اتّكا نكند; چرا كه در روز قيامت عذرهايى چون «من از فلان شيخ تقليد كردم» و «پدران و نياكانم را بر اين اعتقاد يافتم»، پذيرفته نيست و سودى به حال انسان نخواهد داشت; همان گونه كه خداى تعالى در قرآن كريم تصريح مى كند كه در روز قيامت پيشوايان از پيروان خود بيزارى جسته و از آن ها مى گريزند.
امّا بايد پرسيد: گوش هاى شنوا و دل هاى آگاه كجا هستند؟!
آيا هيچ عاقلى درمورد صحّت يكى از دو ديدگاه مذكور ترديدى به دل راه مى دهد؟!
آيا شكّى وجود دارد كه ديدگاه اماميّه، بهترين و شبيه ترين ديدگاه به دين است؟!… .3
هم چنين علاّمه حلّى رحمه اللّه در جاى ديگرى از اين كتاب مى نويسد:
خردمندان منصف، بايد اين مسأله را به عقل خود ارجاع دهند، حكم عقل را بپذيرند و از دنباله روى خطاكارانى كه در اين مسأله به گمراهى رفته اند، بپرهيزند; چرا كه در روز قيامت چنين عذرهايى پذيرفته نيست.
خردمندان منصف، نبايد خود را در گروهى جاى دهند كه خداى تعالى درباره آن ها مى فرمايد:
(وَإِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذينَ اسْتَكْبَرُوا إِنّا كُنّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنّا نَصيبًا مِنَ النّارِ);4
و به خاطر بياور هنگامى را كه در آتش دوزخ چون با هم ديگر به احتجاج و مجادله برآيند و ضعيفان به مستكبران مى گويند: ما از شما پيروى كرديم، آيا مى توانيد امروز شما نيز به عوض آن، سهمى از آتش را به جاى ما بپذيريد؟5
عبارات فوق بيان گر روش علامه حلّى رحمه اللّه در اين كتاب و نيز روش همه علماى اماميّه است.
وآخر دعوانا أن الحمد للّه ربّ العالمين.
1 . سوره بقره: آيه 166.
2 . نهج الحقّ وكشف الصدق: 37.
3 . نهج الحق وكشف الصّدق: 79.
4 . سوره غافر: آيه 47.
5 . نهج الحق و كشف الصّدق: 103