(پژوهشی پیرامون حدیث امر رسول خدا به بستن درهای مسجد)
آیت الله سید علی حسینی میلانی
انتشارات حقایق اسلامی، چاپ دوم، 1390، قم
از احادیث صحیح قطعی و مشهور؛ بلکه متواتر، حدیث سدّ الأبواب است که از رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله در شأن مولایمان امیرمؤمنان على علیه السلام وارد شده است، این حدیث زیبا با متنهاى متفاوتى در مهمترین و مشهورترین کتابهاى اهل سنّت نقل شده است و این نوشتار به بررسی راویان آن پرداخته است.
داستان از این قرار است که همسایههای مسجد تازه تأسیس پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم، دری از خانههایشان را به طرف مسجد باز گذاشتند تا برای نماز و اموری که در مسجد برپا میشد از همان در به مسجد بیایند؛ بعد از مدتی رسول خدا امر کرد که تمام درهایی که به مسجد باز شده بودند، بسته شوند جز در خانه ی امیرالمؤمنین علیه السلام.
این سخن رسول خدا در منابع اهل سنت با عبارت «سدّوا الأبواب إلاّ باب علی؛ تمام درها ـ جز در خانه على ـ را ببندید» در منابع مهم اهل سنت نقل شده است.
این حدیث دلالت بر شأن و منزلت الهی امیرالمؤمنین علیه السلام دارد، و حدیثی مشهور و متواتر است؛ اما از آنجایی که برخی از معاندین، به هنگام دیدن فضیلتی برای امیرالمؤمنین اقدام به کتمان یا تحریف فضایل آن حضرت میکنند، این حدیث را نیز آماج تیر کینه ی خود قرار دادهاند.
آیت الله سید علی حسینی میلانی در کتاب نگاهی به حدیث سدّ الأبواب، موارد نقل این حدیث را در کتابهای اهل سنت نشان داده و وارونه کنندگان حدیث را شناسانده است.
ایشان با تنظیم کتاب در چهار بخش، ابتدا به نقل متن حدیث سدّ الأبواب از منابع معتبر اهل سنت پرداخته است. در بخش اول متن حدیث به روایت ترمذى، احمد بن حنبل، حاکم نیشابورى، و نسائى آمده است.
بخش دوم، به روایت جعلی «حدیث الخوخة» میپردازد که وارونه حدیث سدّ الأبواب است. جعل کنندگان در این حدیث، با جعل لفظ الخوخه «دریچه» به جای باب «در» و جایگزینی نام ابوبکر به جای نام امیرالمؤمنین به وارونه کردن حدیث سدّ الأبواب پرداختند. نویسنده در این بخش ابتدا به نقل کنندگان حدیث وارونه «دریچه» اشاره کرده و آن را به روایت بُخارى، و مسلم نقل کرده است. نویسنده به تحریف حدیث وارونه توسّط بُخارى نیز اشاره کرده که در جای دیگر کتابش به تغییر الفاظ حدیث دست زده است. آنگاه به بررسى سند حدیث «دریچه» در صحیح بخارى و صحیح مسلم آغازیده است. در این قسمت حدیث دریچه به روایت ابن عبّاس را بررسی کرده و شرح حال عِکرَمه آزاد شده ابن عبّاس را بیان کرده است. حدیث وارونه به روایت ابوسعید خُدرى و بازگویی شرح حال برخی از راویان این حدیث وارونه از جمله مالک، ابن ابى اویس، و فلیح بن سلیمان از دیگر مطالب این بخش است.
در بخش سوم، به استدلال عالمان اهل سنّت به حدیث وارونه پرداخته و تشویش و پریشانى در بیان استدلال آنان را نشان داده است.
نویسنده محترم در بخش چهارم، با بررسى نظریه صحیح در حدیث «سدّ الأبواب» دیدگاههای مختلف علمای اهل سنت را در چهار گروه نشان داده است:
1ـ برخى از آنها اصل حدیث «سدّوا الأبواب إلاّ باب علی؛ همه درها جز درِ خانه على را ببندید» را ذکر نکردند، و آن را نه نفى نمودند و نه اثبات. مثل نَوَوى در شرح صحیح مسلم، کرمانى در شرح بُخارى و ابن سیدالناس در سیره ی خود.
2ـ برخى این حدیث را آوردهاند؛ ولى سخنانشان درباره ی آن ناهمگون است. از این گروه مى توان عینى را نام برد که به نظر مى رسد در یک جا این حدیث را رد کرده، یا حدیث «دریچه» را بر آن ترجیح داده است؛ و در جاى دیگر ـ بر اساس گفته طَحاوى و دیگران ـ خواسته است دو حدیث را جمع کند.
3ـ برخى به ساختگى بودن این حدیث حکم کردهاند؛ مثل ابن جوزى و پیروان او.
4ـ بعضى به صحّت و ثبوت این حدیث اعتراف کرده و جعلى و ضعیف بودن آن را رد کردهاند و در این راستا کوشیدهاند که دو حدیث را جمع کنند. مثل طَحاوى، ابن حجر عسقلانى و پیروان آنها.
و در ادامه به سردرگمی برخی از علمای اهل سنت در بیان حدیث سدّ الأبواب اشاره کرده است چرا که از یک طرف این حدیث با اسناد صحیح روایت شده است و از طرف دیگر حدیث دریچه، حدیثی جعلی است. از این رو برخی کوشیدند به جمع این دو روایت بپردازند.
در ادامه نویسنده به بیان دیدگاه ابن روزبهان، ابن کثیر، ابن حجر عسقلانى، ابن عراق، مبارکفورى، و حلبى پرداخته و توجیه آنها را در قبال این روایتها نقل و بررسی کرده، و خاستگاه آنها را ـ که به زمان زمامداری معاویه میرسد ـ روشن کرده است.
گفتنی است این کتاب در 128 صفحه و به صورت رقعی، در سال 1390 برای بار دوم توسط انتشارات حقایق اسلامی به چاپ رسیده است.
منو