پژوهشی در مورد فدک در پاسخ به یک دانشور سنّی
آیت الله سید علی حسینی میلانی
انتشارات الحقایق، چاپ ششم، 1392، قم
در تاریخ مذهبی شیعه کتابهای بسیاری هستند که در مقام جواب به پرسش سائلی پدید آمده اند؛ گاه سائل، سؤالاتی درون مذهبی داشته و گاه فردی بوده جویای حقیقت از دیگر کیش و مسلک ها. برخی از این کتابها در پی نامه نگاری تدوین شده اند همچون المراجعات علامه شرف الدین و گاهی حاصل گفتگوی دو نفر بوده اند همچون شیعه در اسلام علامه طباطبائی در گفتگو با فردی همچون هانری کربن.
نمونۀ دیگر از این دست کتابها، کتاب فدک در فراز و نشیب از آیت الله سید علی حسینی میلانی است که در مقام پاسخ به نامه ای الکترونیکی از دانشوری اهل سنت نگاشته است.
نویسنده نامه از آیت الله سید علی حسینی میلانی تقاضا می کند که نظر شیعیان را در ماجرای فداک بنگارد، و اینکه جواب دهد که چرا فدک برای شیعیان مهم است؛ در کنار این مطالب چندین نقد نیز وارد می سازد از جمله اینکه شیعه به زن از ملک ارث نمی دهد؛ اینکه در کافی هم آمده که انبیاء درهم و دینار ارث نمی گذارند و حضرت علی در دوران حکومتش فدک را بازپس نگرفت.
نویسنده، نامه را در چهار بخش پاسخ گفته است:
بخش اول پاسخ، نگاهی کوتاه به ماجرای فدک است. در این بخش علّت توجّه خاص به مسائل مربوط به حضرت زهرا عليها السلام و ارتباط ماجراى فدك با امامت بیان شده است.
سپس موضوع بخشش فدك به فاطمه عليها السلام به وسيله پيامبر صلى اللّه عليه وآله، بر اساس آیات قرآن نقل شده است.
بعد از آنکه فدک را مصادره کردند، حضرت فاطمه سلام الله علیها با ارائه دليل و حضور شاهدان (امیر المؤمنین و ام ایمن) به مطالبۀ حق خویش پرداخت اما خلیفه بدان وقعی ننهاد و شهادت شاهدان را نپذیرفت.
نویسنده می پرسد که چرا ابوبكر شهادت شاهدان را نمى پذيرد؛ در حالی که قرآن از پذيرش شهادت و گواهى امير مؤمنان على عليه السلام سخن مى گويد.
پس از آن ماجرا، حضرت فاطمه سلام الله علیها، فدک را به عنوان ارث پدری مطالبه کرد. اما باز ابوبکر با ادعای اینکه پیامبران ارث نمی گذارند به درخواست حضرت زهرا پاسخی نداد.
بخش دوم، به نقد و بررسی حدیث انحصاری از ابوبکر می پردازد. چرا که حدیث « إنّا معاشر الأنبياء لا نورث وما تركناه صدقة» فقط از ابوبکر نقل شده است.
در ادامه دیدگاه اصولیون، حدیث شناسان، و متکلمان در این باره آمده و دو حدیث دیگر که تنها ابوبکر نقل کرده، بیان شده است.
سپس بیان شده که قرآن حديث «لا نورث» را تكذيب مى كند؛ افزون بر آن على عليه السلام و عبّاس عموی پیغمبر نیز آن را تکذیب کردند چرا که آن دو عملا به دنبال ارث خود از اموال پیغمبر بودند.
دیگر اینکه عمر بن خطّاب نیز عملا به تکذیب این حدیث دست یازید؛ چرا که بخشی از فدک را به عباس و امیرالمؤمنین به عنوان ارث واگذار کرد.
بر اینها بیفزاییم که همسران رسول خدا نیز ارث خود را از اموال رسول خدا، از خلیفه خواستار شدند. و در نهایت اینکه خود خلیفه در رفتار به تکذیب حدیث خویش پرداخت و نامه ای در واگذاری فدک به حضرت فاطمه داد که عمر آن را پاره کرد.
واگذاری فدک به خاندان امیر المؤمنین توسط عمر بن عبدالعزيز و ديگران، مهر تکذیب دیگری بود که بر حدیث ابوبکر زده شد.
نویسنده در بخش سوم نارضایتی حضرت فاطمه را از غاصبین فدک مورد کنکاش قرار داده و علمایی را که حدیث «غضب فاطمه غضب رسول خداست و …» را روایت کرده اند بر شمرده است.
در بخش چهارم، این سه مطلب بررسی و پاسخ داده شده اند:
1. شیعه به زن ارث نمی دهد؛
2. انبیا درهم و دینار ارث نمی گذارند؛
3. چرا على عليه السلام در دوران حكومتش فدك را پس نگرفت؟
در پایان نویسنده بیان می دارد که راز مطالبه فدك، تقاضای باغ و چندین درخت نبود بلکه انکار خلافت ابوبکر و اثبات امامت و ولایت امیر المؤمنین علیه السلام بود آنچنان که امام کاظم علیه السلام حد فدک را مشخص کرده است:
«أمّا الحدّ الأوّل: فعريش مصر، والثاني: دومة الجندل، والثالث: أُحد، والرابع: سيف البحر؛
حد نخست آن صحراى مصر و حدّ ديگرش دومة الجندل، حدّ سوم آن كوه اُحد و حدّ چهارم آن كرانه دريا است».
منو