آیت الله سید علی حسینی میلانی
انتشارات الحقایق، چاپ چهارم، 1390، قم
امامت و خلافت الهی به عقیده شیعه، امر الهی و در اختیار خداوند است و به هر که خواهد می بخشد؛ از این رو، اختیار و انتخاب امام در دست مردم نیست؛ بلکه امام و خلیفه الهی باید از طرف خدا منصوب شود.
اما اهل سنّت امامت را به اختيار و انتخاب مردم مى دانند و بر همين اساس براى امام خصوصيات و شرطهايى را لازم مى دانند تا به سبب دارا بودن آن ها براى امامت صلاحيّت پيدا كند.
دلایل و شروط امامت در نزد اهل سنت مختلف است؛ چرا که در تلاشند برای خلافت ابوبکر دلیلی بیاورند؛ آن دلیل در خلافت عمر نقض می شود؛ دلیلی برای آن می سازند در خلافت عثمان کاربرد ندارد و ….
در همین راستا، آیت الله سید علی حسینی میلانی در کتاب خلافت ابوبکر در ترازوی نقد، به کتابهای معتبر و مورد قبول اهل سنت مراجعه کرده و شروط امامت و خلافت را در نزد آنها به چالش کشیده است.
ایشان متن سه کتاب کلامی مهم و مورد قبول اهل سنت را که سالیان سال جزو کتابهای درسی مدارس علمیه بوده اند، انتخاب کرده و بر اساس آنها، بدون تعصب و جهت گیری خاص، شیوۀ انتخاب و خلافت ابوبکر را برای امارت مسلمین مورد بررسی قرار داده است. این سه کتاب عبارتند از: كتاب مواقف در علم كلام، شرح مواقف و شرح مقاصد.
اين كتاب ها در قرن هشتم و نهم هجرى تأليف شده اند. در اهمیت آنها همین بس که اساتيد فنّ از اهل سنّت شرح ها و حاشيه هاى زيادى بر اين كتاب ها نوشته اند.
کتاب خلافت ابوبکر در ترازوی نقد در چهار بخش تدوین شده است:
بخش اول به به مهم ترین دلیل های خلافت ابو بکر پرداخته است:
آنها سه راه برای انتخاب امام قبول دارند:
1 ـ راه تعيين امام سخن صريح پيامبر است.
2 ـ راه تعيين امام اجماع مردم است.
3- افضلیت ابوبکر بر دیگر صحابه
به اعتراف همان کتابها «اما درباره امامت بعد از پيامبر ]دربارۀ ابوبکر[ سخنى از خدا و رسولش ديده نشده است»؛ اجماع مورد نظر آنها هم مورد خدشه است؛ افضلیتی که آنها دم از آن می زنند وجود ندارد. از همین رو نویسنده در بخش دوم به این مورد می پردازد.
نویسنده در بخش دوم، مهم ترین دلیل های فضیلت و برتری ابو بکر را در طی ده دلیل می آورد و در بخش سوم نارسایی دلیل های ارائه شده در برتری ابو بکر را بیان می کند. این نارسایی ها شامل مشکل اسنادی احادیث، و تناقض متن روایات است.
در بخش چهارم به نقد و بررسی دلیل اجماع دست می یازد. در این بخش به عدم وجود اجماع در تعیین خلافت ابوبکر اشاره می شود؛ چرا که خود آنها اعتراف دارند که چنین اجماعی صورت نگرفته است:
«ما وقتى كه مى گوييم بر امامت ابوبكر اجماع و اتّفاق داريم، ادّعاى اجماع حقيقى و واقعى نمى كنيم چرا كه مدّعى هستيم بر خلاف ابوبكر هم عدّه اى اتّفاق داشتند. و چنين نيست كه همه مردم راضى به امامت ابوبكر بودند، بلكه امامت او در حقيقت بعد از اختلاف بين مهاجرين و انصار و القاى كشمكش بين انصار اوس و خزرج، و تنها با بيعت عمر در سقيفه آغاز شد». (شرح المقاصد: 5 / 254 ـ 267)
در ادامه سخن تفتازانی و توهین او به خواجه نصیر، نقل و نقد شده است.
منو