على باب فقه
در تعبير ديگرى آمده كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
أنا مدينة الفقه وعلي بابها;1
من شهر فقه هستم و على دروازه آن است.
واژه فقه در آيه «نفر» وجود دارد كه به آن در علم اصول فقه در بحث خبر واحد استدلال مى كنند.
(وَما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَة مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ);2
و شايسته نيست همه مؤمنان به (ميدان جهاد) كوچ كنند، پس چرا از هر گروهى از مؤمنان طايفه اى كوچ نمى كند كه در دين آگاهى يابند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود، آن ها را بيم دهند؟ شايد (از مخالفت دستور امت خدا) بترسند و خوددارى كنند!
تفقّه در دين يعنى چه؟ تفقّه در دين دارا بودن همان سه جهت است كه بيان شد.
به عبارت ديگر:
الفقيه في الدين كلّ الفقيه; من كانت عقائده صحيحة وأعماله وأفعاله صحيحة وصفاته حسنة;
فقيه كامل در دين كسى است كه عقايد، اعمال و كردارهايش صحيح و صفاتش نيكو باشد.
على عليه السلام باب فقه است و اين معنا با تعبير «على باب حطّه» و «باب الدين» تفاوتى ندارد; چرا كه «فقه» در آيه «نفر» مساوى با «دين» است.
1. مطالب السئول: 61.
2. سوره توبه (9): آيه 122.