همه خواسته ها و حاجات

همه خواسته ها و حاجات
هم چنين معلوم شد كه توسّل به ائمه اطهار عليهم السلام و وسيله قرار دادن آن ها به تقرّب الى الله و سائر حوائج معنوى اختصاص ندارد، بلكه در همه امور مادّى نيز واسطه و وسيله هستند، از اين رو مى گوييم:
وَ مُقَدِّمُكُمْ;
شما را مقدّم مى دارم.
أَمَامَ طَلِبَتِي.
كلمه «طَلِبة» جمع «طِلبة» به معناى درخواست كه اعم است از حاجت.
و كلمه «حوائجى» جمع «حاجت» به معناى كمبود است.
و كلمه «وارادتى» به معناى آرزوست.
فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي.
انسان در زندگى كمى و كاستى دارد و به دنبال رفع آن است و يا زيادتى مى خواهد و اظهار مى كند و يا در باطن خود آرزو دارد; چه همه اين ها معنوى باشد و چه مادّى، به كجا بايد مراجعه كند؟
شكى نيست همه امور به دست خداوند متعال و از اوست، امّا محمد و آل محمّد عليهم السلام وسيله هستند و به واسطه آن ها عنايات ربوبى حاصل مى شود، بنابراين در جمله «ومقدّمكم» دو احتمال اساسى وجود دارد:
1 . اين كه قبل از عرضه داشتن خواسته ها و نيازها آن حضرات را در نظر داشته باشيم و آن ها را ياد كنيم با ذكر صلوات، يا قَسَم دادن خدا به مقام شامخ آن ها، و خلاصه اين كه ارواح مطهّره آن ها را همراه كنيم تا به بركت حضور و شفاعتشان به مقصد برسيم.
2 . اين كه از خودشان بخواهيم، به دليل اين كه آن ها اسماء الله الحسنى هستند، و هر چه از خيرات و بركات مى رسد به واسطه آن هاست. پس اگر به كسى نظرى كنند اين نظر، نظر خداوند متعال است، اگر به كسى عنايتى نمايند خدا عنايت كرده است; در همه امور; حاجت هاى مادى، حاجت هاى معنوى، دنيوى و اخروى، در امور بزرگ و حوائج مهم، حتى در امور كوچك بايد به آن بزرگواران مراجعه كرد.
انسان انواع و اقسام احتياجات فراوان دارد و اراده او به هر چه تعلّق مى گيرد تا به آن برسد همه را به توسط آن بزرگواران بايد از خداوند متعال درخواست كرد.
هم چنين در همه احوال بايد به ائمه عليهم السلام متوسّل شد; چه در حال بيمارى و چه در حال سلامتى، چه در حال فقر و چه در حال غنا، چه در حال علم و چه در حال جهل، چه در دوران توانايى و چه در حال ضعف. در همه احوال انسان بايستى به ائمه اطهار عليهم السلام متوسّل باشد; چرا كه انسان در همه امور به مقام ولايت محتاج است و آن بزرگواران وسائط فيض الاهى هستند و به بركت آنان انواع و اقسام نعمت هاى ظاهرى و باطنى به بندگان مى رسد.
اين مقام ولايت كليه ائمه عليهم السلام است كه با ادله يقينى ثابت شده و غلو نيست.
وقتى خداوند متعال بركات خود را به توسط فرشتگان مقرّب نازل مى كند. آيا ائمه عليهم السلام از فرشتگان مقرّب كمتر هستند؟
قرآن مجيد مى فرمايد:
(فَالْمُدَبِّراتِ أَمْرًا);1
و آن ها كه امور را تدبير مى كنند.
به مقتضاى اين آيه مباركه تدبير امور به فرشتگان واگذار شده و خداوند متعال به اين قسم از فرشتگان سوگند ياد مى كند. حال اگر ما بگوييم: خدا تدبير امور عالم را به ائمه اطهار عليهم السلام واگذار كرده، غلو است؟ كسانى كه اين معانى را غلو مى دانند از كمى معرفت آن هاست.
گفتنى است ما به حول و قوه الاهى در مورد ولايت تكوينى ائمه عليهم السلام ـ كه باقى مانده از مباحث ولايت كليّه آن بزرگواران است ـ در آينده به تفصيل بحث خواهيم كرد. البته مطالبى را در شرح عبارت «وَ إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ» گفته ايم و مطالب مفيد ديگرى در اين جهت بيان خواهد شد.

1 . سوره نازعات (79): آيه 5.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *