تذكّر

تذكّر
ممكن است جمله: «من أتاكم نجا ومن لم يأتكم هلك» به جمله قبل متعلّق باشد، و ممكن است يك جمله مستقل باشد.
به هر حال، اين يك واقعيّت است كه روايات بسيارى بر آن دلالت دارد، و كافى است كه اين روايت را نقل كنيم:
زراره مى گويد:
قلت لأبي جعفر عليه السلام: أخبرني عن معرفة الإمام منكم واجبة على جميع الخلق؟
فقال: إنّ الله تعالى بعث محمّداً صلّى الله عليه وآله إلى الناس أجمعين رسولاً وحجّةً لله على جميع خلقه في أرضه، فمن آمن بالله وبمحمّد رسول الله واتّبعه وصدّقه، فإنّ معرفة الإمام منّا واجبة عليه، ومن لم يؤمن بالله وبرسوله ولم يتّبعه ولم يصدّقه ويعرف حقّهما فكيف تجب عليه معرفة الإمام وهو لا يؤمن بالله ورسوله ويعرف حقّهما؟
قال قلت: فما تقول في من لا يؤمن بالله ورسوله ويصدّق رسوله في جميع ما أنزل الله، أيجب على اُولئك حق معرفتكم؟
قال: نعم، أليس هؤلاء يعرفون فلاناً وفلاناً؟
قلت: بلى.
قال: أترى أنّ الله هو الّذي أوقع في قلوبهم معرفة هؤلاء؟ والله ما أوقع ذلك في قلوبهم إلاّ الشيطان، لا والله ما ألهم المؤمنين حقّنا إلاّ الله؛1
به امام باقر عليه السلام عرض كردم: به من بفرماييد آيا معرفت امام از شما خاندان بر تمام خلق واجب است؟
فرمود: خداى متعال حضرت محمد صلى الله عليه وآله را بر تمام مردم به عنوان رسول و حجّت خدا بر همه آفريدگانش در روى زمين مبعوث فرمود. پس هر كس به خدا و به محمد رسول خدا صلى الله عليه وآله ايمان آورد و از او پيروى كند و او را تصديق نمايد معرفت امام از ما خاندان بر او واجب است و كسى كه به خدا و رسولش ايمان نياورد و از او پيروى نكند و او را تصديق ننمايد و حق خدا و رسولش را نشناسد، چگونه معرفت امام بر او واجب باشد در صورتى كه به خدا و رسولش ايمان نياورده و حق آن ها را نشناخته است؟
گفتم: پس چه مى فرماييد در باره كسى كه به خدا و رسولش ايمان آورده و پيامبر را نسبت به آن چه خدا بر او نازل كرده باور دارد، آيا بر چنين اشخاص حق معرفت شما لازم است؟
فرمود: آرى، مگر اينان به فلان و فلان معرفت ندارند؟
عرض كردم: چرا؟
فرمود: مگر عقيده دارى كه خدا معرفت فلان و فلان را در دل ايشان انداخته است؟ به خدا سوگند، آن را كسى جز شيطان در دل ايشان نينداخته است، نه به خدا سوگند، حق ما را كسى جز خدا به مؤمنان الهام نكند.

1 . الكافى: 1 / 180، حديث 3.