امام كاظم عليه السلام و عالمان اهل سنّت

امام كاظم عليه السلام و عالمان اهل سنّت
نكته در خور توجه اين كه ابن تيميّه تا به اين جا هيچ يك از سخنان علامه حلى رحمه الله را انكار نكرده و به نقل گفتار ابوحاتم رازى درباره امام كاظم عليه السلام بسنده كرده است… .
ما در اين جا علاوه بر سخنان ابوحاتم رازى، عبارات علماى ديگر را نيز مى آوريم تا گفتار علامه حلّى رحمه الله تقويت شود. سپس درباره عبارات ابن تيميّه نيز مطالبى را بيان مى كنيم.
ابن حجر عسقلانى مى نويسد:
«برادران كاظم عليه السلام، يعنى محمد بن جعفر و على بن جعفر و فرزندانش يعنى ابراهيم، حسين، اسماعيل، على رضى (امام هشتم عليه السلام) و هم چنين صالح بن يزيد، محمد بن صدقه عبرى از او روايت نقل كرده اند.
ابوحاتم مى گويد: كاظم عليه السلام ثقه، صدوق و يكى از پيشوايان مسلمانان است.
يحيى بن حسين بن جعفر نسب شناس مى گويد: موسى بن جعفر عليهما السلام به دليل عبادت و اجتهادش به «عبدصالح; بنده شايسته» شهرت داشت.
خطيب بغدادى مى گويد: گفته مى شود كه او در سال يكصد و بيست و هشت هجرى در مدينه زاده شده است… مناقب ايشان بسيار است…» .1
خطيب بغدادى مى نويسد:
«موسى بن جعفر عليهما السلام به دليل عبادت و اجتهادش به «عبدصالح; بنده شايسته» شهرت داشت. روايت شده كه روزى وارد مسجد النبى شد و در اول شب سجده اى را آغاز كرد كه در آن مى گفت:
عظم الذنب من عندي فليحسن العفو من عندك، يا أهل التقوى ويا أهل المغفرة;
گناه بزرگ در نزد من است، پس بخشش از تو نيكوست. اى اهل تقوا و آمرزش!
او همين ذكر را تا صبح در سجده تكرار مى كرد.
امام كاظم عليه السلام فردى سخاوتمند و كريم بود. وقتى كسى به او بدگويى مى كرد و آزارش مى داد، كيسه اى داراى هزار دينار برايش مى فرستاد.».2
همين عبارت را ابن خلّكان از خطيب بغدادى نقل مى كند. آن گاه از مسعودى عبارتى را مى آورد كه در ادامه بيان خواهيم كرد.
ذهبى درباره امام كاظم عليه السلام مى نويسد:
«موسى كاظم عليه السلام امام و پيشوا…
ابوحاتم مى گويد: او ثقه، صدوق و يكى از امامان مسلمانان است.
ترمذى و ابن ماجه دو روايت از او نقل كرده اند…
او زيارتگاه بزرگ و مشهورى در بغداد دارد. در آن جا به همراه نوه اش امام جواد عليه السلام دفن شده است. فرزندش على بن موسى عليهما السلام نيز در توس زيارتگاهى بزرگ دارد. وفات او در رجب سال 183 هجرى قمرى رخداد…».3
ابن جوزى در اين زمينه مى نويسد:
«موسى بن جعفر عليهما السلام به خاطر عبادت، اجتهاد و شب زنده داريش «عبد صالح; بنده شايسته» خوانده مى شد. او كريم و بردبار بود. وقتى آزارى به او مى رسيد، براى آن فرد درهم يا دينار مى فرستاد.».4
قرمانى درباره امام كاظم عليه السلام مى نويسد:
«او امام كبير، يگانه و حجت بود. شب را تا به صبح، بيدار بود و عبادت مى كرد، روز را روزه مى گرفت. به دليل بردبارى فراوان او و درگذشتن از افراد خطاكار، او را كاظم ناميدند.
او به باب الحوائج شهرت دارد، زيرا هيچ كس براى برآورده شدن حاجت خود به ايشان متوسل نشد، مگر اين كه حاجتش برآورده گرديد.».5
ابن حجر هيتمى مكى درباره امام كاظم عليه السلام چنين مى نگارد:
«او وارث علم، معرفت، فضيلت و كمال پدرش است. دليل نامگذارى او به كاظم بردبارى فراوان ايشان و درگذشتن از افراد خطاكار مى باشد.
او در ميان مردم عراق به «باب قضاء الحوائج عند الله; دروازه برآورده شدن حاجت ها در نزد خداوند» شهرت داشت. او عابدترين مردم زمانه خويش، عالم ترين و سخاوتمندترين آن ها بود.».6
ابن طلحه در اين باره مى گويد:
«امام كاظم عليه السلام امامى والامقام، بسيار ارجمند بود. مجتهدى بود كه در اجتهادش كوشش فراوان مى كرد، كرامت هاى او شهرت دارد. او شب را به سجده و عبادت مى گذراند و روز را نيز به صدقه دادن و روزه گرفتن سپرى مى كرد. از آن جا كه او بسيار بردبار بود و از كسانى كه به او ظلم مى كردند، درمى گذشت، كاظم ناميده شد.
او به كسانى كه به او بدى مى كردند، نيكى مى كرد. او انسان هايى را كه نسبت به ايشان مرتكب جنايت مى شدند، مى بخشيد. به دليل عبادت فراوان، او را «عبدصالح; بنده شايسته» ناميدند.
در عراق به «باب الحوائج إلى الله» شهرت دارد. زيرا آنانى كه به واسطه او به درگاه خداوند متوسل شده اند، خواسته هايشان برآورده شده است. كرامت هاى ايشان، عقل ها را حيرت زده كرده است. اين نشان مى دهد كه ايشان نزد خداوند از مقامى والا و زوال ناپذير برخوردارند.».7
آن چه گذشت برخى از عبارات اهل سنت درباره امام كاظم عليه السلام بود. اما مناقب و فضايل آن حضرت در كتاب هاى شيعه كه امامت ايشان را باور دارند، از شمارش فراتر است.
اين فضايل با سندهاى معتبر در كتاب هاى الإرشاد شيخ مفيد، المناقب ابن شهراشوب، إعلام الورى طبرسى، كشف الغمة فى معرفة الائمه اربلى، إثبات الهداة حرّ عاملى، بحار الأنوار علامه مجلسى و… ذكر شده است; هم چنان كه درباره فضايل و حالات ايشان كتاب هاى جداگانه اى نيز به رشته تحرير درآمده است.
امام كاظم عليه السلام در «ابواء» يكى از روستاهاى مدينه منوره به دنيا آمد. ولادت حضرتش در سال 128 (به روايتى 127 و يا 129) هجرى قمرى بوده است. آن حضرت در سال 183 هجرى قمرى وفات يافته است.
تاريخ وفات آن حضرت را غير از اين نيز گفته اند.
امام كاظم عليه السلام در زندان هارون، وفات يافت. آن حضرت از زندان نامه اى براى هارون اين گونه نوشت:
إنّه لن ينقضي عنّي يوم من البلاء حتّى ينقضي عنك يوم من الرخاء، حتّى نفنى جميعاً إلى يوم ليس له انقضاء وهناك يخسر المبطلون;
روزى از روزهاى بلا و مصيبت بر من سپرى نمى شود مگر اين كه روزى از روزهاى آسايش تو از بين مى رود. تا آن روزى كه همه ما از اين دنيا رخت بنديم; همان روزى كه پايانى ندارد و در آن جاست كه باطل گرايان زيان مى بينند.8
امام كاظم عليه السلام به مرگ طبيعى از دنيا نرفت، بلكه ايشان را مسموم كردند.

1 . تهذيب التهذيب: 10 / 302.
2 . تاريخ بغداد: 13 / 29.
3 . سير أعلام النبلاء: 6 / 270.
4 . صفوة الصفوة: 2 / 103.
5 . أخبار الدول: 112.
6 . الصواعق المحرقة: 112.
7 . مطالب السئول: 76.
8 . تهذيب الكمال: 29 / 50، البداية والنهاية: 10 / 183، سير أعلام النبلاء: 6 / 273.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *