صلوات يعنى چه؟

صلوات يعنى چه؟
ما مى گوييم: «اللهمّ صلّ على محمّد وآل محمّد». اين چه ربطى به عالم ميثاق دارد؟ آيا اين هم جزء ميثاق بوده است؟
شيخ صدوق رحمة الله عليه در معانى الاخبار بابى را تحت عنوان «معنى الصلاة على النبي صلى الله عليه وآله» گشوده است. در آن جا روايتى را از امام كاظم عليه السلام نقل مى كند كه فرمود:
من صلّى على النبي صلى الله عليه وآله فمعناه إنّي أَنَا على الميثاق والوفاء الّذي قبلت حين قوله: (أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى);1
كسى كه بر پيامبر صلى الله عليه وآله درود فرستد به اين معناست كه من برهان ميثاق و پيمان و وفايى هستم كه پيش تر بودم كه خداوند فرمود: «آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: بلى».
بنابراين روايات در آن عالم بر ولايت ائمه عليهم السلام از ما پيمان گرفته شده و اين كه ما در اين عالم به آنان صلوات مى فرستيم; يعنى به آن چه كه در آن جا قرار گذاشتيم، در اين جا پايبند هستيم.
در واقع صلوات فرستادن اعلان ميثاقى است كه در آن عالم بسته ايم و عهدى است كه در آن جا داشته ايم.
بنابراين، با تمام قوّت و جرأت مى گويم كه صلوات فرستادن شعار است، و به خصوص، بلند صلوات فرستادن و هر كسى كه با اين سخن مخالفت بكند از اين خصوصيّاتى كه ذكر شد غافل است.
اصولاً، مخالفت با صلوات فرستادن و ذكر رسول الله صلى الله عليه وآله سيره دشمنان اهل بيت بوده و بر اين موضوع شواهد تاريخى نيز داريم.
عبدالله بن زبير مى خواست چند صباحى بر مردم رياست كند، امّا با وجود اهل بيت عليهم السلام نمى توانست به هدف خود برسد، او در دو جبهه مى جنگيد; در جبهه اى با بنى اميه و در جبهه ديگر با اهل بيت عليهم السلام. از اين رو «خسر الدنيا والآخره» شد و از دو طرف ضربه خورد.
در تاريخ نوشته اند: عبدالله بن زبير در مدت كوتاه رياست خويش، در خطبه هاى نماز جمعه مدتى اسم پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله را نمى آورد و مى گفت: نام بردن از او باعث قوّت بنى هاشم مى شود.2
دليل آن روشن است; چرا كه ناگزير وقتى نام پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله را در خطبه مطرح كند با تجليل و صلوات مخاطبان رو به رو خواهد شد.
همين داستان را منصور دوانيقى نيز پياده كرد. آن گاه كه منصور به حكومت رسيد علويان عليه او قيام كردند، در زمان سختى رياست مى كرد. او نه فقط نام نامى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله را از خطبه هاى نماز جمعه حذف كرد; بلكه دستور داد به رغم انف علويان دو بزرگِ تيم و عدى; يعنى ابوبكر و عمر را نيز در خطبه ياد كنند.3
اين بدعت يعنى نام بردن اسامى شيخين و غير شيخين در خطبه ها از زمان منصور مانده و هدف او كوچك كردن پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله بود تا با ولايت مبارزه كند.

1 . معانى الاخبار: 116، حديث 1، مختصر بصائر الدرجات: 159، بحار الأنوار: 91 / 54، حديث 25.
2 . ر.ك: قاموس الرجال: 11 / 41.
3 . شرح منهاج الكرامة في معرفة الامامة: 1 / 34.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *