خانه هاى اهل بيت از ديدگاه روايات

خانه هاى اهل بيت از ديدگاه روايات
اينك بخشى از رواياتى را كه در ذيل اين آيه مباركه وارد شده است مى آوريم تا معلوم شود كه معناى آيه چيست؟ در مورد چه كسى نازل شده است؟ و چه كسانى مصداق آن هستند؟
امام باقر عليه السلام در ذيل اين آيه مى فرمايد:
هي بيوت الأنبياء وبيت علي منها;1
منظور خانه هاى پيامبران الاهى است كه خانه على عليه السلام از جمله آن هاست.
ممكن است كسى از تعجّب بگويد كه امير مؤمنان على عليه السلام كه از انبيا نبودند، پس چگونه خانه او از خانه هاى پيامبران مى شود؟
عجيب اين كه در ذيل اين آيه در كتاب هاى اهل سنّت آمده است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله اين آيه را قرائت فرمود. مردى برخاست و گفت: اى رسول خدا! كدام خانه ها هستند؟
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند:
بيوت الأنبياء;
خانه هاى پيامبران.
ابوبكر برخاست و گفت: آيا بيت على و فاطمه نيز از آن خانه هاست؟
فرمود:
نعم من أ فاضلها;2
آرى، از برترين آن خانه هاست.
روايت ديگرى را ابن شهرآشوب نقل مى كند. ابوحمزه ثمالى مى گويد:
لمّا كانت السنة الّتي حجّ فيها أبو جعفر محمّد بن علي عليهما السلام ولقيه هشام بن عبدالملك أقبل الناس ينثالون عليه.
فقال عكرمة: من هذا عليه سيماء زهرة العلم؟! لأجربنّه.
فلمّا مثل بين يديه ارتعدت فرائصه واسقط في يد أبي جعفر عليه السلام وقال: يابن رسول الله! لقد جلست مجالس كثيرة بين يدي ابن عبّاس وغيره، فما أدركني ما أدركني آنفاً!
فقال أبو جعفر عليه السلام: ويلك يا عبيد أهل الشام! إنّك بين يدي (بُيُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ);3
سالى كه حضرت امام باقر عليه السلام به مكه رفت، هشام بن عبدالملك نيز در مكه بود، مردم پى درپى گرد امام مى آمدند و مسائل خود را مى پرسيدند.
عكرمه گفت: اين كيست كه نور علم از چهره او تابان است؟ بروم او را آزمايش كنم.
همين كه مقابل حضرت ايستاد، چنان لرزه بر اندامش افتاد كه در مقابل آن حضرت ناتوان شد، عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! من در مقابل مردان بزرگى نشسته ام، ابن عباس و ديگران را درك نموده ام، ولى آن چه اكنون دچار شدم هيچ وقت براى من پيش نيامده است.
امام باقر عليه السلام فرمود: واى بر تو اى بنده شاميان! تو در مقابل شخصيتى قرار گرفته اى كه «خداوند دستور داده ديوارهاى خانه هاى آن ها بالا رود و نام او در آن ياد شود».
به اعتقاد محققان، عكرمه بربرى شاگرد ابن عباس از گروه خوارج و آدم درستى نبوده است. وقتى مى خواست از امام باقر عليه السلام چيزى بپرسد حالتى پيدا كرد و گفت: نزد خيلى از بزرگان رفتم و نشستم، اما اين حالت در من پيدا نشد كه اين جا پيدا شده است.
روايت ديگر در كمال الدين شيخ صدوق رحمه الله آمده است. اين روايت را نيز ابوحمزه ثمالى از امام باقر عليه السلام نقل مى كند. ابوحمزه ثمالى مرد بزرگى بوده كه حتى عامه نيز او را تجليل مى كنند. وى مفسّر بوده و تفسير كاملى داشته است، اما در دسترس نيست.
ابوحمزه مى گويد: امام باقر عليه السلام در حديث مفصّلى فرمود:
إنّما الحجّة في آل إبراهيم، لقول الله عزّوجل: (فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْناهُمْ مُلْكًا عَظيمًا).4
فالحجّة الأنبياء وأهل بيوتات الأنبياء حتّى تقوم الساعة، لأنّ كتاب الله ينطق بذلك ووصيّة الله جرت بذلك في العقب من البيوت الّتي رفعها الله تبارك وتعالى على الناس فقال: (في بُيُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ)وهي بيوتات الأنبياء والرسل والحكماء وأئمة الهدى;5
همانا حجّت در خاندان ابراهيم عليه السلام است، براى گفتار خداى تعالى كه فرموده: «آل ابراهيم را كتاب و حكمت داديم و به ايشان پادشاهى بزرگى عطا كرديم».
پس مقصود از حجّت، پيامبران و خاندان آن ها تا روز قيامت است; زيرا كتاب خدا بدان گوياست، سفارش خدا بر اين جارى شده كه (امامت) در نسل خاندانى است كه خداى تعالى آنان را بر مردم برترى داده و فرموده: «در خانه هايى كه خدا دستور داده بالا رود و نام او در آن ها ياد شود…» و آن ها خانه هاى پيامبران، رسولان، حكيمان و امامان هدايت گر است.
در روايت ديگر ابوبصير مى گويد: از امام صادق عليه السلام در مورد اين آيه پرسيدم. فرمود:
هي بيوت النبي صلى الله عليه وآله;6
منظور، خانه هاى پيامبر است.
روايت ديگرى را محمّد بن فضيل از ابا الحسن عليه السلام نقل مى كند و مى گويد: از آن حضرت درباره اين آيه پرسيدم. فرمود:
بيوت محمّد ثمّ بيوت علي منها;7
منظور خانه حضرت محمد صلى الله عليه وآله، آن گاه خانه حضرت على عليه السلام از آن خانه هاست.
روايت ديگرى در اين زمينه در الكافى آمده است: عبدالرحمان بن ابى ليلى به نقل از پدرش مى گويد: امام صادق عليه السلام فرمود:
… وَصَلَ الله طاعة ولي أمره بطاعة رسوله وطاعة رسوله بطاعته، فمن ترك طاعة ولاة الأمر لم يطع الله ولا رسوله وهو الإقرار بما أنزل من عند الله عزوجل (خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِد)8 والتمسوا البيوت الّتي أذن الله أن ترفع ويذكر فيها اسمه، فإنّه أخبركم أنّهم (رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ…)9;10
… خدا اطاعت ولىّ امر خود را به طاعت رسولش پيوسته و طاعت رسولش را به طاعت خودش. پس هر كس از واليان امر اطاعت نكند خدا و رسولش را اطاعت نكرده و همان اقرار به آن چه از طرف خداى متعال نازل گشته كه فرموده است «زينت خود را در هنگام رفتن به مسجد، با خود برداريد» و بجوييد خانه هايى را كه خدا دستور داده رفعت گيرند و نامش در آن ها برده شود، زيرا خدا به شما خبر داده كه آن ها «مردانى هستند كه هيچ تجارت و داد و ستدى ايشان را از ياد خدا… باز ندارد…».
قتاده از مفسّران بزرگ اهل سنّت است، آنان بعد از «صحابه» رتبه اى به نام «تابعين» دارند كه قتاده، ضحّاك، مقاتل، مجاهد و عكرمه از آن جمله هستند.
قتاده مى گويد: خدمت امام باقر عليه السلام رسيدم. آن حضرت فرمود:
من أنت؟
تو كيستى؟
عرض كردم: قتادة بن دعامه بصرى.
فرمود:
أنت فقيه أهل البصرة؟
تو فقيه بصرى ها هستى؟
گفتم: آرى.
عجيب است كه در روايتى آمده كه روزى امام باقر عليه السلام در سفرى به شام رفته بودند، بزرگ نصارا از حضرت پرسيد: شما از علماى مسلمانان هستيد؟
امام باقر عليه السلام فرمود:
لست من جُهّالهم;11
من از نادانان آنان نيستم.
اين سخن خيلى معنا دارد. در اين حديث، حضرت از قتاده پرسيد: تو فقيه اهل بصره هستى؟
گفت: آرى.
امام باقر عليه السلام فرمود:
ويحك يا قتاده! إنّ الله جلّ وعزّ خلق خلقاً من خلقه فجعلهم حججاً على خلقه، فهم أوتاد في أرضه، قُوّامٌ بأمره، نجباء في علمه اصطفاهم قبل خلقه أظلّة عن يمين عرشه.
قال: فسكت قتادة طويلاً. ثمّ قال: أصلحك الله! والله لقد جلست بين يدي الفقهاء وقدّام ابن عبّاس، فما اضطرب قلبي قدّام واحد منهم ما اضطرب قدّامك.
قال له أبو جعفر عليه السلام: ويحك أتدري أين أنت؟ بين يدي (بُيُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَاْلآصالِ * رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَإِقامِ الصَّلاةِ وَإيتاءِ الزَّكاةِ)فأنت ثَمَّ، ونحن اولئك.
فقال له قتادة: صدقت والله جعلني الله فداك، والله ما هي بيوت حجارة ولا طين…;12
واى بر تو اى قتاده! به راستى خداوند گروهى از بندگان خويش را بر خلق خود حجّت قرار داده است، آن ها پايه ها و استوانه هاى زمين به امر خدا و برگزيدگان علم خدا هستند، خدا آن ها را پيش از آفرينش مردم برگزيده كه سايه هايى در طرف راست عرش خدا بودند.
قتاده مدتى سكوت كرد، سپس گفت: خدا به شما خير دهد! من در مقابل فقهاى زيادى و پيش ابن عباس نشسته ام، هيچ وقت دلم نتپيده آن سان كه هم اكنون دلم مى تپد.
امام باقر عليه السلام فرمود: واى بر تو، مى دانى كجا هستى؟ تو در مكانى هستى كه «در خانه هايى كه خداوند دستور داده كه ديوارهاى آن بالا برده شوند و در آن ها نام خدا ياد شود و بامداد و شامگاه در آن ها تسبيح او گويند. مردانى كه هيچ تجارت و داد و ستدى آن ها را از ياد خدا، برپا داشتن نماز و پرداختن زكات غافل نمى كند» تو در چنين جايى هستى و ما آن ها هستيم.
قتاده گفت: راست مى فرماييد، خدا مرا فداى شما كند، اين خانه از گل و سنگ نيست… .
روايت ديگر در نهج البلاغه آمده است كه وقتى امير مؤمنان على عليه السلام اين آيه را خواندند فرمودند:
وإنّ للذكر لأهلاً أخذوه من الدنيا بدلاً فلم تشغلهم تجارة ولا بيع عنه، يقطعون به أيّام الحياة ويهتفون بالزّواجر عن محارم الله في أسماع الغافلين ويأمرون بالقسط ويأتمرون به وينهون عن المنكر ويتناهون عنه.
فكأنّما قطعوا الدنيا إلى الآخرة وهم فيها فشاهدوا ما وراء ذلك، فَكَأَنَّما اطّلعوا غيوب أهل البرزخ في طول الإقامة فيه وحقّقت القيامة عليهم عداتها فَكَشفوا غطاء ذلك لأهل الدنيا، حتّى كأنّهم يرون ما لا يَرَى الناس ويسمعون ما لا يسمعون;13
براى ذكر جماعتى هستند كه آن را به جاى دنيا براى خود اختيار كرده اند، هيچ تجارت و كسب و كارى آن ها را از ذكر خدا غافل نمى كند. در هنگام زندگى به آن مشغول مى گردند و در گوش غافلان حرام هاى خدا را مى خوانند و آن ها را از كردار زشت باز مى دارند.
آن ها مردم را به عدالت دعوت مى كنند و خود هم به آن عمل مى نمايند، از منكر نهى مى نمايند و خود هم از كار زشت دست مى كشند، آن ها از دنيا بريده اند و متوجه جهان آخرت شده اند.
آن ها خود را در جهان آخرت مشاهده مى كنند و ماوراء دنيا را مى نگرند، گويا آن ها از اهل برزخ اطلاع دارند و از طول اقامت آن ها در آن جا خبر دارند، آن ها به وعده هاى قيامت يقين دارند و اسرار آن را براى اهل دنيا بيان مى كنند. آن جماعت چيزهايى مشاهده مى كنند كه ديگران از درك آن عاجز هستند، و آن ها سخن هايى مى شنوند كه ديگران از شنيدن آن ناتوان هستند.
آرى، ائمه عليهم السلام كسانى هستند كه خداوند متعال منّت گذاشت و آن ها را به اين عالم فرستاد.14
اما اين كه چرا خانه على و زهرا عليهما السلام از خانه هاى پيامبران شمرده شده؟ چون تمام آن چه در آن خانه ها بوده در اين خانه وجود داشته و از اين جا منتشر شده، بلكه مطالبى اين جا بوده كه آن جاها نبوده، و لذا فرمودند: «من أفاضلها».

1 . تفسير فرات كوفى: 282، حديث 382، تفسير القمى: 2 / 104، بحار الأنوار: 23 / 312، حديث 19 و 327، حديث 6.
2 . تفسير الثعلبى: 7 / 107، الدرر المنثور: 5 / 50، شواهد التنزيل: 1 / 533، حديث 567 و 534، حديث 568، كشف الغمّه: 1 / 326.
3 . مناقب آل ابى طالب: 3 / 317، بحار الأنوار: 46 / 258، ذيل حديث 59.
4 . سوره نساء (4): آيه 54.
5 . كمال الدين: 218، ضمن حديث 2، تفسير أبي حمزة الثمالي: 129 و 130، بحار الأنوار: 11 / 49، ضمن حديث 49 با اندكى تفاوت.
6 . الكافى: 8 / 331، حديث 510، بحار الأنوار: 23 / 332، حديث 18.
7 . تأويل الآيات: 1 / 362، حديث 9، بحار الأنوار: 23 / 325، حديث 2 به نقل از كنز الفوائد: 185.
8 . سوره اعراف (7): آيه 31.
9 . سوره نور (24): آيه 37.
10 . الكافى: 1 / 182، حديث 6، بحار الأنوار: 66 / 10، حديث 12.
11 . همان: 8 / 123، حديث 94، همان: 10 / 150، حديث 1.
12 . همان: 6 / 256، حديث 1، همان: 10 / 154، حديث 4.
13 . نهج البلاغة: 2 / 211 و 212، خطبه 222، بحار الأنوار: 66 / 325، حديث 39.
14 . براى آگاهى بيشتر از خصوصيات اهل بيت عليهم السلام در نهج البلاغه ر.ك: اهل بيت عليهم السلام در نهج البلاغه شماره 21 از سلسله پژوهش هاى اعتقادى از همين نگارنده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *