رحمت خاص

رحمت خاص
از طرفى، ائمه عليهم السلام براى اهل ولايت و پيروانشان نيز رحمت خاص هستند و براى آنان الطاف و تفضّلات اضافى دارند. اساساً اهل ولايت، زبده و حاصل بشريت ـ نه فقط امّت اسلام ـ هستند، از اين رو در مواردى در قرآن مجيد رحمت به ولايت اهل بيت عليهم السلام تفسير شده است.
براى كسانى كه ولايت ائمّه عليهم السلام را پذيرفته اند و داخل آن شده اند، رحمت اضافى است كه ديگران از آن محرومند.
به سخن ديگر، بى ترديد به بركت ائمه عليهم السلام همه موجودات متنعّم هستند، اما اهل ولايت كه بالفعل اهل هدايت هستند، از بالاترين نعمت وجود امام عليه السلام كه هدايت و رسيدن به كمال است، برخوردارند و در دنيا و جهان ديگر داراى منازل و مقاماتى هستند.
در قرآن كريم طى آياتى به رحمت خاص اشاره شده است. در آيه اى مى خوانيم:
(إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى بَني إِسْرائيلَ أَكْثَرَ الَّذي هُمْ فيهِ يَخْتَلِفُونَ * وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ)؛1
اين قرآن اكثر چيزهايى را كه بنى اسرائيل در آن اختلاف دارند بيان مى كند؛ چرا كه اين قرآن مايه هدايت و رحمت براى افراد باايمان است.
در آيه ديگرى آمده است:
(هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنينَ)؛2
(اين قرآن) سبب هدايت و رحمت براى نيكوكاران است.
در آيه ديگر مى خوانيم:
(وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْم يُوقِنُونَ)؛3
(اين قرآن) وسيله هدايت و رحمت براى مردمى است كه اهل يقين هستند.
در آيه ديگر آمده است:
(فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا بِاللهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ في رَحْمَة مِنْهُ وَفَضْل)؛4
امّا آن هايى كه به خدا ايمان آوردند و به دامان او چنگ زدند به زودى همه آن ها را در رحمت واسعه و فضل خود وارد خواهد كرد.
اينك چند روايت درباره اين رحمت مى آوريم. خداوند در آيه اى مى فرمايد:
(قُلْ بِفَضْلِ اللهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمّا يَجْمَعُونَ)؛5
(اى پيامبر!) بگو: اين مردم به فضل خدا و رحمت بى پايان او بايد خوشحال و خشنود شوند كه اين (فضل و رحمت خدا) از تمام آن چه براى خود گردآورى كرده اند، بهتر است.
امام باقر عليه السلام در ذيل اين آيه فرمود:
الإقرار بنبوّة محمّد صلّى الله عليه وآله والإئتمام بأمير المؤمنين عليه السّلام هو خير ممّا يجمع هؤلاء في دنياهم؛6
اقرار و تصديق نبوّت حضرت محمّد صلى الله عليه وآله و پذيرفتن امامت اميرالمؤمنين عليه السلام از آن چه كه اين مردم در اين دنيا از ثروت و مال جمع آورى مى كنند، بهتر است.
در روايت ديگر امام رضا عليه السلام در ذيل اين آيه مباركه مى فرمايد:
بولاية محمد وآل محمد عليهم السّلام هو خير ممّا يجمع هؤلاء من دنياهم؛7
اعتقاد به ولايت حضرت محمّد و اهل بيتش عليهم السلام و با آن ها بودن از آن چه كه اين مردم از مال و ثروت اين دنيا جمع مى كنند، بهتر است.
اينك رحمت خاص را به عبارت ديگرى بيان مى كنيم. قرآن مجيد در آيه اى مى فرمايد:
(وَإِنّي لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالِحًا ثُمَّ اهْتَدى)؛8
من كسانى را كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند سپس هدايت يابند، مى آمرزم.
در اين آيه مباركه دو تأكيد و سه شرط آمده است. اين آيه با كلمه «إنّي» شروع شده و لام تأكيد نيز دارد و توبه از كفر، ايمان و عمل صالح سه شرط هستند تا هدايت محقق شود.
اين مغفرت الاهى همان رحمت و لطف خاص است و شامل كسانى است كه هر سه شرط را دارا باشند، وگرنه توبه و استغفار به تنهايى كافى نيست. بنابراين، تفسير (وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ) اين گونه خواهد بود، نه اين كه بعد از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله صِرف استغفار امان دوم باشد؛ چرا كه خدا مى فرمايد: من براى كسى كه توبه كند، ايمان بياورد و عمل صالح داشته باشد آن گاه هدايت يابد؛ آمرزنده هستم.
پس اين رحمت خاص براى كسانى است كه به خدا و رسول ايمان دارند و عمل صالح انجام داده اند؛ آن گاه هدايت يافته اند. در منابع شيعه و سنّى آمده است:
ثمّ اهتدى إلى ولاية علي بن أبي طالب عليهما السّلام؛9
سپس به ولايت على بن ابى طالب عليهما السّلام رهنمون شوند.
در روايت ديگرى كه در منابع شيعه و سنّى آمده، امام باقر عليه السلام به راوى فرمودند:
ألا ترى كيف اشترط؟! ولم ينفعه التوبة والإيمان والعمل الصالح حتّى اهتدى، والله لو جهد أن يعمل بعمل ما قبل منه حتّى يهتدي.
قلت: إلى من؟ جعلني الله فداك.
قال: إلينا؛10
مگر نمى بينى خداوند چگونه شرط فرموده؟! پس توبه، ايمان و عمل صالح سودى نخواهد داشت مگر اين كه هدايت شوند. به خدا سوگند، اگر كسى بكوشد تا عملى انجام دهد از او پذيرفته نخواهد شد تا آن كه هدايت شود.
عرض كردم: فدايت گردم، به سوى چه كسى هدايت شود؟
فرمود: به سوى ما.
فراتر اين كه به نظر دقيق، اساساً استغفارِ غير اهل ولايت، استغفار نيست و براى آن ها عذاب برقرار خواهد بود.

1 . سوره نمل (27): آيات 76 و 77.
2 . سوره لقمان (31): آيه 3.
3 . سوره جاثيه (45): آيه 20.
4 . سوره نساء (4): آيه 175.
5 . سوره يونس (10): آيه 58.
6 . تفسير العياشى: 2 / 124، حديث 29، بحار الأنوار: 35 / 425، حديث 7.
7 . الكافى: 1 / 423، حديث 55، بحار الأنوار: 24 / 61، حديث 40.
8 . سوره طه (20): آيه 82 .
9 . ر.ك: الأمالى، شيخ صدوق: 582 و 583، حديث 803 ، مناقب الامام اميرالمؤمنين عليه السلام: 1 / 139 ـ 140، حديث 78، مناقب آل ابى طالب: 2 / 281، بحار الأنوار: 24 / 64، حديث 49، نظم درر السمطين: 86 ، تفسير جامع البيان: 16 / 243، شماره 18288.
10 . تفسير القمى: 2 / 61، بحار الأنوار: 27 / 169، حديث 7، ينابيع المودة: 1 / 330.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *