صفات اهل صراط مستقيم

صفات اهل صراط مستقيم
رفتن در صراط مستقيم شروطى دارد. اين شروط از قرآن كريم استفاده مى شود.
شرط نخست آن كه كسى كه در راه مستقيم گام برمى دارد بايد «معتصم بالله» باشد. بودنِ در صراط مستقيم ـ كه راه منحصر خدايى و به دست خدا و او هدايت گر آن راه است ـ به كمك خدا نياز داشته و به تمسّك به خدا و جدا نبودن از او مشروط است. قرآن كريم مى فرمايد:
(وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراط مُسْتَقيم)؛1
و هر كس به دامانِ خدا چنگ بزند و تمسّك كند به راه راست هدايت شده است.
با توجّه به اين آيه نيز معلوم مى شود كه در مفهوم «سبيل» اين خصوصيّت اخذ نشده، بلكه عموميت دارد.
شرط دوم را قرآن كريم چنين بيان مى فرمايد:
(وَاجْتَبَيْناهُمْ وَهَدَيْناهُمْ إِلى صِراط مُسْتَقيم)؛2
آن ها را (در ميان خاندانشان) برگزيديم و به راه راست هدايت كرديم.
آرى، آن ها را برگزيديم، آن گاه به صراط مستقيم هدايت كرديم، اين گونه نيست كه هر كسى را در آن جا راه بدهند.
شرط سوم از اين آيه استفاده مى شود كه مى فرمايد:
(إِنَّ اللهَ رَبّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ)؛3
به راستى خداوند پروردگار من و شماست. پس او را بپرستيد كه راه راست اين است.
درباره شرط چهارم اين آيه را مى خوانيم:
(فَاتَّبِعْني أَهْدِكَ صِراطًا سَوِيًّا)؛4
از من پيروى كن تا تو را به راه راست هدايت كنم.
معلوم مى شود كه صراط مستقيم از سبيل، خيلى اخصّ است؛ يعنى قيودى دارد و با حساب است و هر كسى را در اين جا راه نمى دهند و كسانى كه در اين صراط واقع مى شوند و اصحاب صراط مستقيم هستند در هر زمانى بسيار كمترند. چون هر چيزى كه قيودش بيشتر شد، ناگزير وجودش كمتر خواهد بود كه «ما كثرت قيوده قلّ وجوده».
در آيه ديگرى به شكل نفى آمده است. آن جا كه مى فرمايد:
(وَإِنَّ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاْلآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ)؛5
همانا كسانى كه به جهان آخرت ايمان ندارند قطعاً از اين راه راست منحرفند.
پيش تر در زيارت جامعه اين گونه خوانديم: ومن اعتصم بكم فقد اعتصم بالله.
اكنون طبق آيه كريمه مى خوانيم:
(وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراط مُسْتَقيم)؛6
و هر كس به دامانِ خدا چنگ بزند و تمسّك كند به راه راست هدايت شده است.
معلوم مى شود كه معرفت به خداوند متعال، ايمان به جهان آخرت، اتباع و پيروى از رسول خدا صلى الله عليه وآله لازم است؛ آن گاه اعتصام به اهل بيت عليهم السلام. از اين بيان، اصول دين را مى توان استفاده كرد. پس اگر كسى به يكى از اصول دين معتقد نباشد او از اهل صراط مستقيم نخواهد بود. قرآن مجيد مى فرمايد:
(وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقُوا)؛7
و همگى به ريسمان خدا چنگ بزنيد و از هم پراكنده نشويد.
امام صادق عليه السلام در ذيل اين آيه مباركه مى فرمايند:
نحن حبل الله؛
ما ريسمان خدا هستيم.
يعنى شما مردم بايد به ما اهل بيت معتصم بشويد و فقط شهادتين و ايمان به جهان آخرت كفايت نمى كند. اين حديث در كتاب هاى شيعه و سنّى در ذيل اين آيه آمده است.8
عجيب اين كه هم خدا مردم را به سوى صراط مستقيم ـ كه ائمه عليهم السلام باشند ـ هدايت مى كند و هم ائمه، مردم را به سوى صراط مستقيم هدايت مى كنند كه به خدا منتهى مى شود.
آرى، ائمه عليهم السلام به دو جهت هم خودشان صراط مستقيم هستند و هم هدايت گر به صراط مستقيم:
1 . از آن جهت كه ائمه عليهم السلام مقرَّب خداوند متعال هستند و براى هدايت نصب شده اند كه هر كسى از اين ها پيروى بكند در واقع از طريق مستقيم پيروى كرده و وارد طريق مستقيم شده است و طريق مستقيم نيز دست خداوند متعال است كه فرمود:
(إِنَّ رَبّي عَلى صِراط مُسْتَقيم)؛9
همانا پروردگار من بر راه مستقيم.
بنابراين، انسان از طريق اهل بيت عليهم السلام به خداوند متعال منتهى مى شود.
2 . از آن جهت كه خداوند متعال، ائمه عليهم السلام را نيز صراط مستقيم قرار داده و فرموده است:
(وَأَنَّ هذا صِراطي مُسْتَقيمًا فَاتَّبِعُوهُ…)؛10
همانا اين راه مستقيم من است، از آن پيروى كنيد… .
ائمه عليهم السلام «الصّراط الأقوم» هستند. چون اين ها وجودات الاهى هستند، كارشان، كار خدايى است، جزء دستگاه ربوبى هستند؛ هم چنان كه جبرائيل، ميكائيل و عزرائيل جزء دستگاه ربوبى هستند و قسمى از كارهاى خداوند متعال به دست اينان انجام مى شود. قرآن كريم مى فرمايد:
(وَلِلّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَاْلأَرْضِ)؛11
سپاهيان آسمان ها و زمين از آنِ خداست.
آرى، همه اينان مأموران و جنود خداوند متعال هستند، ولى در سپاه و لشكر سلسله مراتب وجود دارد، افرادى هستند كه در مراتب فوق قرار گرفته اند كه بقيه لشكريان تحت اختيار اين ها هستند.
بنابراين، آن سان كه خداوند متعال مردم را به ايمان به خودش دعوت مى كند، مردم را به ايمان به رسولش و ائمه عليهم السلام فرا مى خواند و مى فرمايد:
(أَطيعُوا اللهَ وَأَطيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي اْلأَمْرِ مِنْكُمْ)؛12
از خدا اطاعت كنيد و از فرستاده او و صاحبان امر اطاعت كنيد.
پيش تر گذشت كه بين مقام عصمت و اطاعت، ارتباط دو جانبه است كه در اين زمينه آياتى نيز مطرح و تطبيق شد.
بنابر آن چه گذشت، ائمه عليهم السلام «السبيل الأعظم إلى الله»؛ يعنى راه واضح فراگير عمومى به سوى خدا هستند كه همه را به سوى او دعوت مى كنند و براى همه مردم هستند و همانند پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله رحمة للعالمين هستند.

1 . سوره آل عمران (3): آيه 101.
2 . سوره انعام (6): آيه 87.
3 . سوره مريم (19): آيه 36.
4 . همان: آيه 43.
5 . سوره مؤمنون (23): آيه 74.
6 . سوره آل عمران (3): آيه 101.
7 . همان: آيه 103.
8 . تفسير فرات: 90، حديث 72 و 73، تفسير مجمع البيان: 2 / 356، العمدة: 288، الصراط المستقيم: 1 / 286، كنز الدقائق: 2 / 187، بحار الأنوار: 24 / 84 ، حديث 3، شواهد التنزيل: 1 / 169، حديث 178، ينابيع المودّه: 1 / 356، حديث 10.
9 . سوره هود (11): آيه 56.
10 . سوره انعام (6): آيه 153.
11 . سوره فتح (48): آيات 4 و7.
12 . سوره نساء (4): آيه 59.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *