غيبت امام مهدى عليه السلام و روايات

غيبت امام مهدى عليه السلام و روايات
ما در چند محور به اين پرسش پاسخ مى دهيم:
نخست آن كه رسول خدا صلى الله عليه وآله كه راستگو در نزد همگان و مورد تصديق خداوند متعال است، چندين سال پيش از ولادت مهدى عليه السلام به غيبت ايشان اشاره نموده و امامت آن حضرت را مورد تأكيد قرار داده است.
روايت هاى مربوط به غيبت و امامت مهدى عليه السلام هم فراوان هستند و هم سندهاى صحيح دارند؛ اين روايات نشان مى دهند كه:
1 . مهدى عليه السلام، امام و منصوب از جانب خداوند متعال است.
2 . از نظرها پنهان مى شود.
3 . وجود و نصب مهدى عليه السلام به امامت، مفيد فايده است، چرا كه خداوند، كار بيهوده انجام نمى دهد.
اينك به برخى از اين روايات اشاره مى كنيم:
طبق روايتى جابر بن عبدالله انصارى مى گويد:
هنگامى كه خداوند متعال آيه (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللهَ وَأَطيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي اْلأَمْرِ مِنْكُمْ)؛1 «اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا اطاعت كنيد و از پيامبر و اولياى امر خود نيز اطاعت كنيد» را بر پيامبرش حضرت محمّد صلى الله عليه وآله نازل كرد، عرض كردم: اى رسول خدا! ما خدا و رسولش را مى شناسيم، حال مى خواهم بدانم اين اولى الامرى كه خداوند اطاعت از آنان را در رديف اطاعت از شما آورده است، كيستند؟
پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند:
هم خلفائي يا جابر! وأئمّة المسلمين (من) بعدي؛ أوّلهم عليُّ بن أبي طالب، ثمّ الحسن والحسين، ثمّ عليُّ بن الحسين، ثمّ محمّد بن عليّ المعروف في التوراة بالباقر، وستدركه يا جابر! فإذا لقيته فأقرئه منّي السلام.
ثمّ الصادق جعفر بن محمّد، ثمّ موسى بن جعفر، ثمّ عليّ بن موسى، ثمّ محمّد بن عليّ، ثمّ عليُّ بن محمّد، ثمّ الحسن بن عليٍّ.
ثمّ سميّي وكنيّي حجّة الله في أرضه، وبقيّته في عباده ابن الحسن بن عليّ، ذاك يفتح الله تعالى ذكره على يديه مشارق الأرض ومغاربها، ذاك الّذي يغيب عن شيعته وأوليائه غيبة لا يثبت فيها على القول بإمامته إلاّ من امتحن الله قلبه للإيمان؛
اى جابر! آن ها جانشينان من هستند كه پس از من، امامت مسلمانان را عهده دار مى شوند؛
نخستينِ آنان على بن ابى طالب است، آن گاه به ترتيب حسن، حسين، على بن حسين و محمّد بن على به امامت خواهند رسيد.
اى جابر! محمّد بن على در تورات با نام باقر، معرفى شده است و تو او را خواهى ديد؛ هر گاه او را ديدى، سلام مرا به او برسان.
ائمه بعدى عبارتند از: جعفر بن محمّد صادق، موسى بن جعفر، علىّ بن موسى، محمّد بن علىّ، علىّ بن محمّد، حسن بن على.
و آن گاه هم نام و هم كنيه من كه حجّت خدا در روى زمين و بقية الله در ميان بندگان است. او فرزند حسن بن على است كه خداوند متعال، مشرق و مغرب زمين را به دست او فتح مى كند. او سال هاى سال از ديدگان شيعيان و دوست دارانش نهان مى شود تا جايى كه در اين مدّت، تنها برخى افراد ـ كه خداوند، دل هايشان را براى ايمان، آزموده است ـ در ايمان به امامت او استوار خواهند بود.
جابر مى گويد: عرض كردم: اى رسول خدا! آيا شيعيانش در طول دوران غيبت، از او بهره مند مى شوند؟
رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
إي والّذي بعثني بالنبوّة، إنّهم يستضيئون بنوره وينتفعون بولايته في غيبته كانتفاع الناس بالشمس وإنْ تجلّلها سحاب.
يا جابر! هذا من مكنون سرّ الله، ومخزون علمه، فاكتمه إلاّ عن أهله؛2
آرى، سوگند به خدايى كه مرا به پيامبرى مبعوث نمود، آن ها در دوران غيبت، از پرتو نور او كسب روشنى و از ولايتش بهره مند مى شوند، درست همان گونه كه خورشيد در پس ابر، مردم را بهره مند مى كند.
اى جابر! اين موضوع رازى از رازهاى پنهان خداوند و ذخاير دانش اوست، پس آن را از نااهلان مخفى نگاه دار.
در روايت ديگرى آمده است: امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
لابدّ للغلام من غيبة.
فقيل له: ولم يا رسول الله؟
قال: يخاف القتل؛3
اين جوان (يعنى امام زمان عليه السلام) چاره اى جز غيبت ندارد.
به ايشان عرض كردند: اى رسول خدا! چرا؟
فرمود: بيم آن دارد كه او را به قتل برسانند.
روايت ديگرى را در اين زمينه امام صادق عليه السلام از پدران خود نقل مى فرمايد: رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
المهدي من ولدي، اسمه اسمي وكنيته كنيتي، أشبه الناس بي خلقاً وخلقاً، تكون له غيبة وحيرة حتّى تضلّ الخلق عن أديانهم، فعند ذلك يقبل كالشهاب الثاقب، فيملؤها قسطاً وعدلاً كما ملئت ظلماً وجوراً؛4
مهدى از فرزندان من، هم نام و هم كنيه من است و از نظر اخلاق و آفرينش، از همه بيشتر به من شباهت دارد، غيبتش آن قدر طولانى خواهد شد كه مردم، متحيّر شده و از دينشان برمى گردند. در اين شرايط همانند شهاب درخشانى كه تاريكى ها را از بين مى برد، ظهور خواهد كرد و جهان آكنده از ظلم و ستم را از عدل و داد سرشارِ خواهد نمود.
در روايت ديگرى امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
طوبى لمن أدرك قائم أهل بيتي وهو مقتد به قبل قيامه، يأتم به وبأئمة الهدى من قبله ويبرأ إلى الله عزّوجلّ من عدوّهم، أولئك رفقائي واكرم اُمتي عليّ؛5
خوشا به حال آنان كه قائم اهل بيتم را ببينند به شرط آن كه پيش از قيامش به او اقتدا كنند، و او و ائمه هدايت گر پيش از او را امام و رهبر خود قرار دهند و در مسير نزديكى و تقرّب به خدا از دشمنانشان بيزارى بجويند. اينان دوستان من و گرامى ترين افراد امتم هستند.
در نقل ديگرى امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
طوبى لمن أدرك قائم أهل بيتي وهو يأتم به في غيبته قبل قيامه ويتولّى أ وليائه ويعادي أعدائه، ذلك من رفقائي وذوي مودّتي وأكرم أمتي إلى يوم القيامة؛6
خوشا به حال كسى كه قائم اهل بيت مرا ببيند در حالى كه در زمان غيبت، او را امام و رهبر خود قرار داده باشد، دوستانش را دوست بدارد و با دشمنانش دشمنى كند. چنين فردى از دوستان، محبّان و گرامى ترين افراد امّت من تا روز قيامت خواهد بود.
امام صادق عليه السلام در جاى ديگرى مى فرمايد: «رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
من أنكر القائم من ولدي في زمان غيبته فمات، فقد مات ميتة جاهليّة؛7
هر كس قائم را كه از فرزندان من است در دوران غيبتش، انكار كند و بميرد، به مرگ دوران جاهلى مُرده است.
در روايت ديگرى امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارشان چنين نقل كرده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
القائم من ولدي اسمه اسمي، وكنيته كنيتي، وشمائله شمائلي، وسنّته سنّتي، يُقيم الناس على ملّتي وشريعتي، ويدعوهم إلى كتاب ربّي عزّوجلّ.
من أطاعه فقد أطاعني، ومن عصاه فقد عصاني، ومن أنكره في غيبته فقد أنكرني، ومن كذبه فقد كذبني، ومن صدقه فقد صدقني، إلى الله أشكو المكذبين لي في أمره، والجاحدين لقولي في شأنه، والمضلّين لأمتي عن طريقته (وَسَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَب يَنْقَلِبُونَ)8؛9
قائم از فرزندان من است، كنيه اش كنيه من، نامش نام من، شمايلش شمايل من و سنّت و روشش سنّت و روش من است. مردم را بر طبق شريعت و آيين من به پيش مى برد و آن ها را به كتاب پروردگارم، فرا مى خواند.
هر كس از او اطاعت نمايد به تحقيق از من اطاعت نموده و هر كس از او فرمان نبرد در واقع از من نافرمانى كرده است. هر كس در دوران غيبت، او را انكار نمايد به تحقيق مرا انكار نموده، هر كس او را تكذيب كند به تحقيق مرا تكذيب كرده و هر كس او را تصديق نمايد به تحقيق مرا تصديق نموده است.
به خدا شكايت مى برم از كسانى كه در مورد او مرا تكذيب كنند، سخنان مرا درباره او رد نمايند و امتم را از راه او منحرف سازند «و كسانى كه ستم كرده اند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت».
روايت ديگرى را امام صادق عليه السلام از امير مؤمنان على عليه السلام نقل مى كند كه حضرتش مى فرمايد:
… وليبعثنّ الله رجلاً من ولدي في آخر الزمان، يطالب بدمائنا، وليغيبنّ عنهم تمييزاً لأهل الضلالة حتّى يقول الجاهل: ما لله في آل محمّد من حاجة؛10
… و خداوند در آخر الزمان، مردى از فرزندان مرا برخواهد انگيخت كه انتقام خون هاى ما را مى گيرد؛ او براى مشخص شدن گمراهان، از ديدگان نهان خواهد شد تا جايى كه نادانان مى گويند: در راه خدا هيچ احتياجى به آل محمّد نيست.
در روايت ديگرى امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
إنّ لصاحب هذا الأمر غيبةً لابدّ منها، يرتاب فيها كلّ مبطل؛11
صاحب اين امر، غيبتى خواهد داشت كه ناگزير واقع خواهد شد، اين غيبت به حدى است كه همه باطل گرايان در مورد آن به ترديد مى افتند.

1 . سوره نساء: آيه 59.
2 . كمال الدين: 1 / 253.
3 . علل الشرائع: 1 / 243.
4 . كمال الدين: 1 / 287.
5 . همان.
6 . همان: 1 / 286.
7 . همان: 2 / 412 و 413.
8 . سوره شعراء: آيه 227.
9 . كمال الدين: 2 / 411.
10 . كتاب الغيبة، نعمانى: 140.
11 . علل الشرائع: 1 / 245.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *