اسناد حاكم

اسناد حاكم
حاكم نيز با اسناد خود چنين نقل كرده است:
از عبدالملك بن عمير از ربعى بن خراش نقل شده كه حذيفه رضى اللّه عنه مى گويد: از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله شنيدم كه مى فرمايد:
«بعد از من به آن دو; يعنى ابوبكر و عمر اقتدا كنيد، و از روش عمّار پيروى نماييد و راه يابيد، و به دستور و سفارش ابن اُمّ عبد تمسّك كنيد».
هم چنين وى از ربعى نيز نقل كرده است كه حذيفه رضى اللّه عنه مى گويد كه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
«پس از من به ابوبكر و عمر اقتدا كنيد، و از روش عمّار پيروى نماييد و راه يابيد، و هر گاه ابن اُمّ عبد براى شما حديث گفت، تصديقش كنيد».
او هم چنان از هلال مولاى ربعى ، از ربعى بن خراش از حذيفه نقل مى كند كه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
«بعد از من به ابوبكر و عمر اقتدا كنيد».
وى با سند خود از عبدالملك بن عمير، از ربعى بن خراش نقل مى كند كه حذيفة بن يمان مى گويد كه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
«بعد از من به ابوبكر و عمر اقتدا كنيد، و از روش عمّار پيروى نماييد و راه يابيد، و به دستور و سفارش ابن اُمّ عبد تمسّك كنيد».
حاكم پس از نقل اين حديث مى گويد:
اين حديث، از جمله گرانقدرترين احاديثى است كه در فضايل شيخين روايت شده است. اين سند را يحيى حمّانى از ثورى و مسعر تقويت كرده است. و وكيع و حفص بن عمر الاُبّلى(1) نيز از مسعر تقويت كرده اند. آن گاه حميدى و ديگران فقط به روايتش از ابن عُيَيْنَه اكتفا كرده اند، و هم چنين اسحاق بن عيسى بن طبّاع نيز اين اِسناد را از ابن عُيَيْنَه تقويت كرده است. با توجّه به آن چه ذكر كرديم، صحّت اين حديث بر ما ثابت مى شود، گرچه آن دو (بُخارى و مسلم) اين حديث را ذكر نكرده باشند(2).

(1) در نقد سند، تنها به عبدالملك بن عمير اكتفا مى كنيم كه محور اين حديث است; همان حديثى كه حاكم سعى بسيار كرده است كه آن را صحيح جلوه دهد; زيرا كه حرص حاكم در به كار بردن تعابير اغراق آميز پيرامون رواياتى كه در مدح شيخين آمده است از بُخارى و مسلم بيشتر بوده است. در حالى كه ابن عدى، نام «حفص بن عمر ابّلى» را كه در روايت آمده است، در الكامل فى الضعفاء آورده و پس از نقل حديث «اقتدا» مى گويد: «احاديث او يا همه منكر المتن هستند و يا منكر الإسناد، و او به ضعف نزديك تر است»; الكامل: 3 / 288.
و حافظ هيثمى در مورد «يحيى حمّانى» ـ پس از نقل حديث از تِرمذى و طبرانى ـ در الأوسط مى گويد: «در آن ]سند[ يحيى بن عبدالحميد حمانى آمده است و او ضعيف است»; مجمع الزوائد: 9 / 484 ـ 485، كتاب مناقب، باب فضل عمّار بن ياسر واهل بيته.
(2) مستدرك: 3 / 79 ـ 80 ، كتاب معرفت صحابه، باب ابوبكر بن ابى قحافه، حديث 4451 و 4455.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *