اینجانب پسری 21 ساله، دانشجو و دوستدار امیرالمؤمنین (علیه السلام)، احساس نیاز شدید به ازدواج کردم؛ از طرفی موانعی همچون: تحصیل، کار و … نمی گذارد به این نیازم پاسخ دهم. از طرفی هم هر چه اصرار می کنم پدرم راضی نمی شود و متأسفانه فامیل هم با او همنظرند و از طرفی سنین پر شور جوانی نمیگذارد که از گناه دور باشم. حال شرعاً و اخلاقاً وظیفه من و پدرم پیرامون این قضیه چیست؟

پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم محضر مبارک حضرت آیة ا… میلانی (دام ظله) السلام علیکم و رحمة الله اینجانب پسری 21 ساله ساکن شهر تهران دانشجو و دوستدار و محب حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی (ع)، احساس نیاز شدید به ازدواج کردم و دوست دارم همسر آینده ام یک دختر مؤمنه و متدینه و همچنین محب اهل البیت (علیهم السلام) باشد. از طرفی موانعی همچون: تحصیل، کار و … نمی گذارد به این نیازم پاسخ دهم. من پدر بزرگوارم را از هر طرقی که بگوئید حتی از طریق امام جماعت مسجد جهت راضی کردنش پیرامون ازدواجم انجام دادم ولی پدر بزرگوارم هنوز مخالفت خود هنوز بجد اعلام دارد و متأسفانه فامیل هم همسو با نظر پدرم هستند و از طرفی سنین پر شور جوانی نمیگذارد که از گناه دور باشم. حال سوالم از معظم له این است که شرعاً و اخلاقاً وظیفه من و پدرم پیرامون این قضیه چیست؟ التماس دعا
پاسخ
آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله
بسمه تعالی
السلام علیکم
نظر آن‌ها محترم است و لابد خیر شما را لحاظ می‌کنند و شما باید هنر گناه نکردن را هر چند سخت باشد داشته باشید، با قرآن مجید و کتاب‌های مفید بیشتر انس داشته باشید.
9091
مطرح شده توسط: امیرعلی