عدم اختلاف عقيده بين جارح و مجروح

عدم اختلاف عقيده بين جارح و مجروح
چنان كه پيشتر روشن شد، تقريباً عالمى در ميان اهل سنّت يافت نمى شود كه همه در توثيق وى اتفاق و اجماع داشته باشند. هم چنين معلوم گرديد كه حب و بغض ها و اختلافات مذهبى تأثيرات ژرفى در جرح و تعديل ها داشته است. اين موضوع موجب متزلزل شدن پايه مجامع حديثى اهل سنّت شده است; از اين رو آنان قاعده اى ديگر براى جرح و تعديل افراد قرار داده اند مبنى بر اين كه در جرح و تعديل نبايد بين جارح و مجروح اختلاف عقيده وجود داشته باشد و در صورت وجود اختلاف بين دو عالم، جرح يكى بر ديگرى مسموع نخواهد بود; چرا كه احتمال دارد علت جرح اختلاف عقيده باشد. بنابراين لازم است پيش از قبول كردن جرح هر كسى، جارح و مجروح از نظر اختلاف يا عدم اختلاف در عقيده بررسى شود.
توثيق يك راوى به معناى پذيرش حديث وى است و معناى پذيرش روايت راوى نيز بنا كردن شريعت است بر پايه روايات او. در مقابل، جرح يك راوى موجب عدم قبول روايت او مى شود، بنابراين جرح و تعديلى كه براساس عداوت و اختلاف در مذهب باشد هرگز نمى تواند مبناى اخذ به يك روايت گردد. علاوه براين كه جرح و تعديل هاى اين چنينى هيچ مناسبتى با تقوا، ورع، ديانت و امانت ندارد و منافى آن هاست. در نتيجه اگر علت جرح، عداوت و اختلاف مذهبى باشد، آن جرح از اعتبار ساقط مى شود. ابن حجر عسقلانى مى نويسد:
وممن ينبغي أن يتوقف في قبول قوله في الجرح، من كان بينه وبين من جرحه عداوة سببها الاختلاف في الاعتقاد;1
از جمله افرادى كه شايسته است از قبول قول او در جرح ديگرى توقف شود، كسى است كه ميان او و آن كه جرحش كرده است به سبب اختلاف عقيده، عداوت وجود داشته باشد.
و در كتاب طبقات الشافعية نيز آمده است:
ومما ينبغي أن يتفقد عند الجرح: حال العقائد واختلافها بالنسبة إلى الجارح والمجروح، فربّما خالف الجارح المجروح في العقيدة فجرحه لذلك، وإليه أشار الرافعي بقوله:
وينبغي أن يكون المزكّون برآء من الشحناء والعصبية في المذهب، خوفاً من أن يحملهم على جرح عدل أو تزكية فاسق، وقد وقع هذا لكثير من الأئمة;2
و آن چه شايسته است در جرح بدان توجه شود، عقايد افراد و اختلاف عقيده بين جارح و مجروح است، پس گاهى جارح از نظر عقيده با مجروح مخالفت دارد، پس به اين سبب او را جرح مى كند. رافعى به اين مطلب اشاره كرده است.
و شايسته است افرادى كه در مقام تزكيه و يا جرح و تعديل قرار مى گيرند، از عداوت و عصبيت در مذهب به دور باشند; زيرا ترس آن مى رود كه فرد عادلى بدين سبب جرح شود و يا فاسقى تزكيه گردد و اين درباره بسيارى از پيشوايان حديث واقع شده است.
بنابراين، يكى از مسائلى كه در جرح و تعديل مورد تأكيد فراوان قرار گرفته است، عدم دخالت عصبيت و اختلاف مذهب در جرح و تعديل هاست; حال آن كه بسيارى از راويان به صرف نقل يك فضيلت براى امامان اهل بيت عليهم السلام، به تشيع رمى مى شوند و مورد جرح قرار مى گيرند!

1 . لسان الميزان: 1 / 16.
2 . طبقات الشافعيّة الكبرى: 2 / 12.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *