1. مكى بودن سوره شورا و نبود حسنين عليهما السلام

1. مكى بودن سوره شورا و نبود حسنين عليهما السلام
شبهه نخست اين بود كه سوره شورا مكّى است و در آن زمان حسنين عليهما السلام متولد نشده بودند.
به نظر مى رسد مهم ترين و اساسى ترين شبهه در اين زمينه همين شبهه است. ما درباره اين شبهه در دو محور بحث مى كنيم:
محور نخست. آيه مباركه از ديدگاه روايات;
محور دوم. آيه مباركه با قطع نظر از روايات.
درباره ديدگاه نخست مى گوييم: با توجه روايت هاى مختلفى كه درباره آيه مباركه وارد شده; چه روايت هايى كه آيه را به اهل بيت عليهم السلام تفسير كرده اند، يا روايت هايى كه گفته اند اين آيه به جهت گفتار انصار نازل شده، در هر صورت آيه، مدنى است و در مدينه نازل شده است. از اين رو گروهى از عالمان گفته اند: سوره شورا، مكّى است جز چند آيه از آن، كه در مدينه نازل شده است.
قرطبى در اين باره گويد: بنابر نظر حسن، عكرمه، عطاء و جابر، سوره شورا مكّى است. ابن عباس و قتاده مى گويند: اين سوره مكّى است جز چهار آيه از آن، كه در مدينه نازل شده است و آيه مودّت در زمره اين آيه هاى چهارگانه است.1
ابوحيّان در اين باره مى نويسد: ابن عباس مى گويد: سوره شورا مكّى است، مگر چهار آيه از آن; از آيه مودّت تا پايان چهارمين آيه، در مدينه نازل شده است.2
شوكانى نيز مى نويسد: از ابن عباس و قتاده روايت شده كه سوره شورا مكّى است، مگر چهار آيه از آن ـ از جمله آيه مودّت ـ كه در مدينه نازل شده است.3
آلوسى در تفسير روح المعانى مى نويسد: در البحر المحيط آمده است كه سوره شورا مكّى است، جز چهار آيه از آن، از آيه مودّت تا پايان چهارمين آيه.
اما مقاتل گويد: در اين سوره آياتى مدنى است; آيه اى خداوند متعال مى فرمايد: (ذلِكَ الَّذي يُبَشِّرُ اللّهُ عِبادَهُ) و برخى از مفسّران آيه (أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى) را استثناء كرده اند; البته جايز است به اعتبار اغلب، اطلاق آورده شود.4
ما از گفتار علما در اين باره به همين مقدار بسنده مى كنيم. البته وجود آيه هاى مدنى در سوره هاى مكّى و يا عكس آن بسيار است و در اين باره هيچ فردى، اشكالى ندارد; از اين رو، اين شبهه به روشنى دفع مى شود.
اينك بنابر محور دوم، با قطع نظر از روايات از اين شبهه پاسخ مى دهيم.
آيه مودّت بر لزوم «مودّت قربى»; يعنى خويشاوندان پيامبر صلى اللّه عليه وآله دلالت دارد و مخاطب آيه، مسلمانان هستند نه ديگران.
اين لزوم از آيه به ذهن متبادر است كه بسيارى از پيشوايان اهل سنّت به اين تبادر اذعان و اعتراف كرده اند از جمله:
1 . كرمانى; نگارنده الكواكب الدرارى فى شرح صحيح بخارى.
2 . عينى; نويسنده عمدة القارى فى شرح صحيح البخارى.
وى در شرح حديث طاووس مى نويسد:
چكيده سخن ابن عباس اين است كه همه قريش خويشاوندان پيامبر صلى اللّه عليه وآله هستند و منظور آيه، بنى هاشم و نظير آنان نيست; آن سان كه ذهن انسان از سخن سعيد بن جبير چنين مطالبى را برداشت مى كند.
اما اين كه گفتيم مخاطب اين آيه مسلمانان هستند، از چند جهت مى توان اثبات كرد، از جمله سياق آيات است; چرا كه خداى سبحان مى فرمايد:
(تَرَى الظّالِمينَ مُشْفِقينَ مِمّا كَسَبُوا وَهُوَ واقِعٌ بِهِمْ وَالَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ في رَوْضاتِ الْجَنّاتِ لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبيرُ * ذلِكَ الَّذي يُبَشِّرُ اللّهُ عِبادَهُ الَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْنًا إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ * أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى عَلَى اللّهِ كَذِبًا فَإِنْ يَشَإِ اللّهُ يَخْتِمْ عَلى قَلْبِكَ وَيَمْحُ اللّهُ الْباطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ * وَهُوَ الَّذي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَيَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ وَيَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ * وَيَسْتَجيبُ الَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَيَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَالْكافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ);5
(در روز قيامت) ستمكاران را مى بينى كه از اعمالى كه انجام داده اند، بسيار بيمناكند و همان را كه مرتكب شده اند، بر آنان فرود مى آيد و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، در باغ هاى سرسبز بهشت هستند، براى آنان هر چه را كه بخواهند نزد پروردگارشان فراهم است، اين همان فضل بزرگ است.
اين است چيزى كه خدا آن را به آن بندگانش كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته انجام داده اند، مژده مى دهد. بگو: از شما ]در برابر ابلاغ رسالتم[ هيچ پاداشى جز مودّت نزديكان ]يعنى اهل بيتم[ را نمى خواهم و هر كس كار نيكى كند، بر نيكى اش مى افزاييم يقيناً خدا بسيار آمرزنده و عطا كننده پاداش فراوان، در برابر عمل اندك است.
بلكه ]منافقان سبك مغز[ مى گويند: ]در نزول آيه مودّت[ بر خدا دروغ بسته است! پس اگر خدا بخواهد، بر دل تو مهر مى نهد ]تا از دروغ بستن باز ايستى، ولى تو از دروغ بستن بر خدا منزهى، اين تهمت بزرگ است كه اين بيماردلان بر تو مى بندند[ و خدا باطل را محو مى كند و حق را با كلمات استوارش ]و سخنان منطقى و مستدلش[ پابرجا مى سازد. به يقين او به نيّت ها و اسرار سينه ها داناست.
و اوست كه توبه را از بندگانش مى پذيرد و از گناهان درمى گذرد و آن چه را انجام مى دهيد، مى داند.
و درخواست كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، اجابت مى كند و از فضل و احسانش بر آنان مى افزايد و براى كافران عذابى سخت خواهد بود.
همان گونه كه ملاحظه مى شود، آيه مودّت پس از (ذلِكَ الَّذي يُبَشِّرُ اللّهُ عِبادَهُ الَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ) آمده است.
شايد كسى بگويد: پس از آيه مودّت، اين گونه آمده است: (أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى عَلَى اللّهِ كَذِبًا).
در پاسخ وى مى گوييم: منظور از اين افراد، مشركان نيستند، بلكه منظور كسانى هستند كه به ظاهر مسلمان و در باطن منافق هستند. بيان گر اين معنا گفتار بعدى خداوند متعال است كه مى فرمايد:
(وَهُوَ الَّذي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَيَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ وَيَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ).
بنابراين، مخاطب آيه مشركان نيستند; زيرا كه واژه «توبه» در قرآن كريم جز درباره مسلمانان معصيت كار، به كار نرفته است.
اگر كسى بپرسد كه آيا در مكه منافقان نيز در شمار مسلمانان بوده اند؟
در پاسخ وى مى گوييم: آرى! در اين زمينه به گفتار پژوهش گران درباره سوره مدّثر رجوع كنيد و آن را با گفتار مفسران بسنجيد.6
بنابر آن چه گفته شد، بر تمامى مسلمانان واجب است كه به اقربا و خويشاوندان پيامبر صلى اللّه عليه وآله مهر بورزند و مودّت داشته باشند… .
به راستى آيا به دوست داشتن و مودّت عموها و عموزادگان پيامبر امر شده ايم؟!
به طور قطع درباره مشركانِ آن ها چنين امرى نرسيده است، اما درباره مؤمنانِ از خويشاوندان پيامبر، به هنگام نزول آيه يا پس از آن; براى آنان در آن زمان، در مكّه جايگاهى مشخص نبود… .
از اين رو، منظور از خويشاوندان، على عليه السلام است; چرا كه شرك ورزان همواره بغض و كينه آن حضرت را در دل داشتند و با او به ستيز برمى خاستند. منافقان به او حسد مىورزيدند و عناد مى كردند و مؤمنان، او را دوست مى داشتند و به او مهر مىورزيدند.
ناگفته نماند كه دو واژه «مودّت» و «يقترف» نشان گر همين معنا است.
پس از همه اين مطالب، آن گاه كه در مدينه از پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله درباره معناى واژه «قربى» در آيه مباركه پرسيدند كه منظور از اينان چه كسانى هستند؟ حضرتش فرمود:
علي وفاطمة والحسن والحسين;
علىّ، فاطمة، حسن و حسين عليهم السلام.

1 . تفسير قرطبى: 16 / 1.
2 . البحر المحيط: 7 / 507.
3 . فتح القدير: 4 / 525.
4 . روح المعانى: 25 / 10.
5 . سوره شورا: آيه 22 ـ 26.
6 . در اين باره مى توانيد به تفسيرهاى قرآنى شيعه و اهل سنّت مراجعه كنيد; به ويژه در تفسير سوره مدثر، همان سوره اى كه در نزد همه مفسران اهل سنّت، مكّى است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *