تعداد کتب: 84
تعداد فصول: 241
تعداد موضوعات: 3091
بازدید صفحات: 14088797
تعداد دانلودها: 301373
تعداد جستجوها: 1843
تعداد بازدیدها از کتابخانه: 15539372
...

دیگر عناوین فصل:
بخش چهارم: امامت و امام شناسی
بخش چهارم: امامت و امام شناسی
ولايت تشريعى در حديث ولايت
نخستين حديثى كه بيان گر ولايت تشريعى بود، حديث غدير بود كه گذشت.
اينك به دومين حديث مى پردازيم. ما از اين حديث به حديث ولايت تعبير مى كنيم كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله در مناسبتى به اصحاب خويش خطاب كردند كه آن چه على عليه السلام انجام مى دهد؛ يعنى تمام افعال آن حضرت به امر خداوند متعال است، نه از خودشان، و افعال امير مؤمنان على عليه السلام همگى مورد رضاى خدا و رسول است.
و اين ولايت براى مقام عصمت است.
اين داستان در كتاب هاى شيعه و اهل سنّت به سندهاى فراوانى روايت شده است. از طرفى محدّثان بزرگ اهل سنّت در قرون گذشته از جمله ابن ابى شيبه، طبرى صاحب تفسير، حاكم نيشابورى، ابن عبدالبر، مِزّى، جلال الدين سيوطى بر صحّت اين حديث تصريح دارند، بلكه مى شود ادّعاى تواتر كرد.1
1 . مسند، احمد بن حنبل: 5 / 356، مجمع الزوائد: 9 / 128، فتح البارى: 8 / 53، تحفة الاحوذى: 5 / 293 و 294 و 10 / 146 و 147، السنن الكبرى: 5 / 133، شماره 8475، المعجم الأوسط: 6 / 162، فيض القدير: 4 / 471، كنز العمّال: 11 / 608، تاريخ مدينه دمشق: 42 / 189 و 190، تهذيب الكمال: 5 / 350.
نخستين حديثى كه بيان گر ولايت تشريعى بود، حديث غدير بود كه گذشت.
اينك به دومين حديث مى پردازيم. ما از اين حديث به حديث ولايت تعبير مى كنيم كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله در مناسبتى به اصحاب خويش خطاب كردند كه آن چه على عليه السلام انجام مى دهد؛ يعنى تمام افعال آن حضرت به امر خداوند متعال است، نه از خودشان، و افعال امير مؤمنان على عليه السلام همگى مورد رضاى خدا و رسول است.
و اين ولايت براى مقام عصمت است.
اين داستان در كتاب هاى شيعه و اهل سنّت به سندهاى فراوانى روايت شده است. از طرفى محدّثان بزرگ اهل سنّت در قرون گذشته از جمله ابن ابى شيبه، طبرى صاحب تفسير، حاكم نيشابورى، ابن عبدالبر، مِزّى، جلال الدين سيوطى بر صحّت اين حديث تصريح دارند، بلكه مى شود ادّعاى تواتر كرد.1
1 . مسند، احمد بن حنبل: 5 / 356، مجمع الزوائد: 9 / 128، فتح البارى: 8 / 53، تحفة الاحوذى: 5 / 293 و 294 و 10 / 146 و 147، السنن الكبرى: 5 / 133، شماره 8475، المعجم الأوسط: 6 / 162، فيض القدير: 4 / 471، كنز العمّال: 11 / 608، تاريخ مدينه دمشق: 42 / 189 و 190، تهذيب الكمال: 5 / 350.