معناى حديث غدير

معناى حديث غدير
درباره معناى حديث غدير شيخ فرات بن ابراهيم كوفى رحمه اللّه اين گونه روايت مى كند:
اسحاق بن محمّد بن قاسم هاشمى به صورت پيوسته از حذيفه، حديث غدير را چنين نقل مى كند: پيامبر صلى اللّه عليه وآله فرمود:
أيّها الناس! ألستم تعلمون أنّي أولى بكم من أنفسكم؟
اى مردم! آيا نمى دانيد كه من از خودتان به شما سزاوارترم؟
گفتند: مى دانيم.
پيامبر صلى اللّه عليه وآله فرمود:
أيّها الناس! من كنت مولاه فهذا علي مولاه؛
اى مردم! هر كه من مولاى او هستم اين على مولاى اوست.
در اين هنگام مردى از ميانه مسجد گفت: اى رسول خدا! تأويل كلام شما چيست؟
فرمود:
من كنت نبيّه فعلي أميره، اللهمّ وال من والاه وعاد من عاداه؛1
هر كه من پيامبرش هستم، على امير اوست. خدايا! دوستداران او را دوست و دشمنانش را دشمن بدار.
روايت ديگرى را شيخ عماد الدين محمّد بن ابوالقاسم طبرى نويسنده كتاب بشارة المصطفى نيز به سند خود از ابراهيم بن رجاء نقل مى كند.
ابراهيم مى گويد: به امام جعفر صادق عليه السلام گفتند: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در روز غدير به على عليه السلام فرمود: «هر كس كه من مولاى او هستم على مولاى اوست؛ خدايا! دوستداران او را دوست و دشمنانش را دشمن بدار». منظور رسول خدا صلى اللّه عليه وآله از اين سخنان چه بود؟
امام صادق عليه السلام با حالتى نيكو نشست، آن گاه فرمود:
سئل عنها ـ واللّه ـ رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فقال: اللّه مولاي وأولى بي من نفسي ولا أمر لي معه وأنا مولى المؤمنين وأولى بهم من أنفسهم لا أمر لهم معي ومن كنت مولاه وأولى به من نفسه فعلي بن أبي طالب مولاه، أولى به من نفسه، لا أمر له معه؛2
به خدا سوگند! همين سؤال از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله پرسيده شد.
ايشان در پاسخ فرمود: خدا، مولاى من و از خودم به من سزاوارتر است؛ به گونه اى كه من با وجود دستور الاهى، هيچ اختيارى از خود ندارم. من نيز مولاى مؤمنان و از خودشان به آن ها سزاوارتر هستم؛ به گونه اى كه با وجود دستور من، هيچ اختيارى از خود ندارند؛ هر كه من مولاى او هستم و به او از خودش سزاوارترم، پس على بن ابى طالب مولاى او و به خودش از وى سزاوارتر است؛ به گونه اى كه با وجود دستور على، هيچ اختيارى از خود ندارد.
شيخ صدوق رحمه اللّه از محمّد بن عمر حافظ جعابى، از موسى بن محمّد ثقفى، از حسن بن محمّد، از صفوان بن يحيى، از يعقوب بن شعيب، نقل مى كند كه ابان بن تغلب مى گويد:
از امام محمّد باقر عليه السلام در مورد سخن پيامبر صلى اللّه عليه وآله كه «هر كه من مولاى او هستم على مولاى اوست» پرسيدم.
فرمود:
يا أبا سعيد! تسأل عن مثل هذا؟! أعلمهم أنّه يقوم فيهم مقامه؛3
اى اباسعيد! در مورد اين سخن، مى پرسى؟! پيامبر صلى اللّه عليه وآله به مردم اعلام كرد كه على، جانشين او مى شود.
شيخ صدوق رحمه اللّه روايت ديگرى را در اين زمينه اين گونه نقل مى كند:
محمّد بن عمر حافظ جعابى از جعفر بن محمّد حسينى، از محمّد بن على بن خلف، از سهل بن عمرو، از زافر بن سليمان، از شريك، از ابواسحاق نقل مى كند كه به امام سجّاد عليه السلام گفتم: معناى اين سخن پيامبر صلى اللّه عليه وآله كه: «هر كه من مولاى او هستم على مولاى اوست» چيست؟
فرمود:
أخبرهم أنّه الإمام بعده؛4
به آن ها خبر داد كه على عليه السلام پس از وى، امام مردم است.
در اين باره شيخ على بن عيسى اربلى متوفّاى سال 693 نيز در كشف الغمه مى نويسد:
عبداللّه بن جعفر حميرى در كتاب الدلائل مى گويد:
حسن بن ظريف به من گفت: براى امام سجّاد عليه السلام نامه نوشتم و عرض كردم: معناى اين سخن رسول خدا صلى اللّه عليه وآله درباره امير مؤمنان على عليه السلام كه «هر كه من مولاى او هستم على مولاى اوست» چيست؟
امام سجّاد عليه السلام فرمود:
أراد بذلك أن يجعله علماً يعرف به حزب اللّه عند الفرقة؛5
پيامبر صلى اللّه عليه وآله با اين سخن قصد داشت تا على عليه السلام را به عنوان عَلَم و شاخص برگزيند كه به هنگام تفرقه، حزب اللّه به وسيله او، شناخته شوند.

1 . همان: 2 / 170.
2 . بشارة المصطفى: 92.
3 . معانى الأخبار: 66.
4 . همان: 65.
5 . كشف الغمّه: 1 / 147.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *