خلفا و جايگاه ويژه

خلفا و جايگاه ويژه
يازدهمين حديث را سه تن از علماى اهل سنّت نقل مى كنند. اين حديث را عبدالوهّاب كلابى، معروف به ابن اخى تبوك، درگذشته سال 396 هجرى در مسند خود،1 ابن عساكر در تاريخ مدينة دمشق و خطيب بغدادى در تاريخ بغداد نقل كرده اند.
خطيب بغدادى اين گونه نقل مى كند:
از عبدالوهّاب بن حسن دمشقى، از ابوالقاسم عبداللّه بن احمد بن محمّد تميمى معلّم ـ معروف به غباغبى ـ از ضرار بن سهل ضرارى در «دار الخلنجيين» واقع در «رأس الجسر» بغداد، از حسن بن عرفه، از ابوحفص ابّار عمر بن عبدالرحمان، از حميد نقل مى كند كه انس مى گويد:
على بن ابى طالب به من گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به من فرمود: اى على! خداوند به من فرمان داد تا ابوبكر را به عنوان پدر، عمر را مشاور، عثمان را تكيه گاه و تو را ـ اى على! ـ پشتيبان خود برگزينم… .
خطيب بغدادى پس از نقل اين حديث مى نويسد:
اين حديث، بسيار ناشناخته است و تنها دو راوى ناشناخته به نام هاى ضرار بن سهل و غباغبى ـ آن هم به نقل از ضرار بن سهل ـ آن را با سند مذكور نقل كرده اند.2
ابن جوزى در بخش فضايل خلفاى چهارگانه از كتاب الموضوعات خود، رواياتى چند نقل مى كند و اين حديث را به عنوان نخستين حديث با سند از اين راويان نقل مى كند:
ابومنصور قزّاز، از ابوبكر احمد بن على خطيب، از عبدالوهّاب بن حسن دمشقى، از ابوالقاسم عبداللّه بن احمد بن محمد تميمى ـ معروف به غباغبى ـ از ضرار بن سهل، از حسن بن عرفه، از ابوحفص أبّار، از حميد از انس… .
ابن جوزى پس از نقل اين حديث، ديدگاه خطيب بغدادى را اين گونه نقل مى كند:
خطيب مى گويد: اين حديث، بسيار ناشناخته است و تنها دو راوى ناشناخته به نام هاى ضرار بن سهل و غباغبى ـ وى نيز به نقل از ضرار بن سهل ـ اين حديث را با سند مذكور روايت كرده اند.3
ذهبى درباره اين سند مى گويد:
ضرار بن سهل، خبر باطلى را به نقل از حسن بن عرفه بيان كرده است و نمى دانيم اين حيوان كيست!! اين حديث از ابن عرفه نيز نقل شده است.
ابار از حميد و او نيز از انس نقل مى كند كه على گفت: پيامبر صلى اللّه عليه وآله به من فرمود: اى على! خداوند به من فرمان داد تا ابوبكر را به عنوان پدر خود برگزينم.
اين حديث را اخو تبوك عبدالوهّاب كلابى، از عبداللّه بن احمد غباغبى ـ يكى از دو راوى ناشناخته ـ از ضرار نقل كرده است.4
گفتنى است كه ابن حجر عسقلانى نيز همين ديدگاه ذهبى را نقل كرده است.5

1 . شايان ذكر است كه «مسند دمشق» نيز در مسند عبدالوهّاب كلابى گنجانده شده است.
2 . تاريخ بغداد: 9 / 348.
3 . الموضوعات: 1 / 301 و 302.
4 . ميزان الاعتدال: 3 / 448 و 449.
5 . لسان الميزان: 3 / 238 و 239.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *