ذريّه در لغت و عرف

ذريّه در لغت و عرف
اكنون واژه «ذريه» را از نظر لغوى بررسى مى نماييم.
ابن فارس در معناى واژه «ذريه» مى گويد:
ذرّ: الذال والراء المشدّدة أصل واحد يدلّ على لطافة وانتشار، ومن ذلك الذرّ صغار النمل، الواحدة ذرّة…، ومن الباب ذرت الشمس ذروراً إذا طلعت وهو ضوء لطيف منتشر.1
ظرافتى در اين كلام وجود دارد كه اهل دقّت متوجّه مى شوند و آن اين كه در واژه «ذرّ» دو ويژگى اخذ شده است:
يكم. لطافت، ريز بودن، كوچكىِ نسبى;
دوم. انتشار و پخش.
پس آن چه در واژه «ذريّه» وجود دارد در واژه «اولاد» نيست، گرچه به حسب ظاهر بعضى استعمالات مترادف هستند; از اين رو راغب اصفهانى در المفردات في غريب القرآن مى نويسد:
الذريّة أصلها الصغار من الأولاد، وإن كان قد يقع على الصغار والكبار معاً في التعارف، ويستعمل للواحد والجمع وأصله الجمع. قال تعالى: (ذُرّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْض)2وقال: (ذُرّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوح)3 وقال: (إِنّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِمامًا قالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتي)4.5
بنابراين، «ذريّه» اخصّ از «اولاد» است; يعنى ذريّه شخص اولاد او هستند; ولى صغار از اولاد را كه در بلاد منتشر و پراكنده هستند، گويند. البته منظور از صغار، صغار سنّى نيست، هر چند بايستى در اين مطلب تأمّل شود. به اولادى ذريّه مى گويند كه با شخص فاصله داشته باشد و هر چه فاصله نسلى بيشتر باشد، عنوان ذريّه بيشتر صدق مى كند; لذا بر فرزند بلافاصله «اولاد» گويند، يعنى از او متولّد شده اند; اما اولادِ اولاد ذريّه هستند كه هم از او متولّد شده اند و هم بلافاصله نيستند.
پس «صغار» از جهت سنّى مطرح نيست. ممكن است نوه از پدرش بيشتر عمر كند; امّا وقتى فاصله شد مى گويند: فلانى از ذريه فلانى است. پس بين دو واژه «ذرّيه» و «اولاد» از اين جهت هم تفاوت وجود دارد.

1. معجم مقاييس اللغه: 2 / 343.
2. سوره آل عمران (3): آيه 34.
3. سوره اسراء (17): آيه 3.
4. سوره بقره (2): آيه 124.
5. المفردات في غريب القرآن: 178.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *