شرائط امام و خليفه از ديدگاه اهل سنّت

شرائط امام و خليفه از ديدگاه اهل سنّت
بعد از بيان عقيده طرفين در امامت و طريق تعيين امام و جانشين رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم، مدّعاى ما اين است كه: ولو ما از مبناى خود تنزّل كرده و دست بكشيم، باز هم ابوبكر و امثال او قابليّت تصدّى اين مقام را ندارند، چراكه خود اهل سنّت براى امام و جانشين رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم اوصافى را ذكر مى كنند.
در يك بررسى اجمالى مى توان مجموعه صفاتى كه اهل سنّت در خليفه و جانشين پيامبر از آن بحث مى كنند ـ اضافه بر: عقل و بلوغ و مرد بودن و آزاد بودن ـ در دو قسمت خلاصه كرد.
امّا قسمت اوّل: صفاتى كه اعتبار آن مورد اجماع و اتّفاق مى باشد، هرچند نسبت به اعتبار بعضى از آنها در اعصار متأخّره، اختلافاتى جزئى پيدا شده كه از محلّ بحث ما خارج است، زيرا بحث ما درباره خلافت ابوبكر و وجود يا عدم وجود اين صفات در او مى باشد، و نسبت به زمان ابوبكر و حتّى سالها بعد از ابوبكر اعتبار اين اوصاف، مورد اتّفاق و اجماع آنان مى باشد، و آنها به قرار زير است:
1 ـ اجتهاد و علم، به اين معنا كه امام و خليفه پيامبر بايد عالم به مسائل دين و مجتهد در آنها باشد، چراكه از نقاط دور و نزديك شبهاتى بر دين وارد مى شود، و در صورتيكه فاقد اين صفت باشد، نمى تواند حريم دين را از نظر معنوى حفظ كند.
2 ـ عدالت، زيرا امامت، نيابت از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم است، و شخص فاسق و فاجر قابليّت نيابت ندارد.
3 ـ شجاعت، كه در مواقع خطر بتواند حافظ مرز و بوم كشور اسلام بوده، قدرت تصميم گيرى براى تجهيز لشكر و قيادت آن داشته باشد.
قسمت دوّم: صفت عصمت است، و در اين قسمت، اتّفاق بر عدم اعتبار آن دارند، يعنى مى گويند: عدالت در خليفه و جانشين پيامبر كافى است و احتياجى به عصمت نيست(1).
مدّعاى ما اين است كه:
ابوبكر ابن ابى قحافه كه به انتخاب شما جانشين و خليفه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم و امام امّت بوده است، واجد شرائطى كه خود، وجود آنها را در امام و خليفه معتبر مى دانيد نبوده است، و بر مبناى خودتان، نبايد خليفه باشد، و همچنين عمر و عثمان، چون خلافت آن دو، فرع ثبوت خلافت ابوبكر است، (كما اينكه امامت يازده امام شيعه پس از اميرالمؤمنين، متفرّع بر امامت آن حضرت است)، و بدين ترتيب حقانيّت امامت و خلافت اميرالمؤمنين عليه السّلام بلامنازِع خواهد بود، چون همچنانكه در اوائل ورود در اصل بحث تذكّر داديم بنا شد امر خلافت و جانشينى رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم مردّد بين اين دو نفر باشد:

(1) لازم به تذكّر است كه متكلّمين عامّه براى تثبيت خلافت خلفاء سه گانه يعنى: ابوبكر، عمر و عثمان، حتّى الامكان در مقام تقليل شرائط امام هستند، و الاّ در بسيارى بلكه جميع اشخاصى كه قائل به امامت آنها هستند به دست و پا مى افتند، لذا اعتبار شرائطى از قبيل: قرشى بودن، هاشمى بودن، علم به غيب داشتن، معجزه داشتن و عصمت و… را اسقاط كرده اند!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *